نوشته شده توسط : امین

 

با توجه به مزایای لیپوماتیک، این جراحی در میان بیماران محبوب شده است. این یک روش امن است و چربی را با آسیب های کمتری به بافت های بدن، برطرف می کند و بیماران یک دوره بهبودی کوتاه مدت را تجربه می کنند.
چربی های اضافی بدن، تناسب اندام را مختل می کنند، اما نگران نباشید، لیپوماتیک یک روش موثر و بدون خطر است. در این جراحی، چربی های اضافی با لرزش و حرکت سریع یک لوله کوچک (کانولا) برداشته می شود. برای ایجاد این حرکت و لرزش، از فشار هوا استفاده می شود، بنابراین، بدون آسیب به بافت های اطراف تخلیه چربی انجام می شود.

دستگاه های لیپوماتیک سیستم امنیتی دارند، اگر کانولا با یک بافت بدون چربی تداخل داشته باشد، آن را متوقف خواهد کرد در نتیجه به بافت های غیر چربی بدن تان آسیبی نخواهد رسید. به این ترتیب، لیپوماتیک یکی از موثرترین روش های لاغری موضعی است.

با توجه به دقت و عدم آسیب بافت، چربی استخراج شده قابل استفاده برای سایر مناطق بدن می باشد.
برخی از بیماران ممکن است کبودی یا تورم کمی نیز داشته باشند که بسیار نادر است. در این عمل نیازی به بستری شدن نیست.

پیکر تراشی با روش اولترا زد(ultra z)
در حال حاضر یکی از جدیدترین و پیشرفته ترین روش های پیکر تراشی، لاغری و تناسب اندام روش و تکنولوژی اولترا زد می باشد که می تواند در یک روز باعث لاغری و تناسب اندام گردد. با این روش پیکر تراشی در عرض یک ساعت می توان شکم صاف، زیبا و متناسب داشت. پیکر رتاشی با روش اولترا زد بیشتر به یک معجزه شبیه است اما واقعی و مورد تایید می باشد. البته پیکر تراشی با این روش باید با دستگاه های اورژینال و اصل و تحت نظر پزشک متخصص انجام گیرد.
مزایای پیکر تراشی با روش اولترازد
یکی از عمده ترین مزایای پیکر تراشی با روش اولترا زد ترخیص شخص بلافاصله بعد از کار می باشد.
روش و دستگاه مورد استفاده در پیکر تراشی اولترازد نیز دارای برتری هایی نسبت به روش های پیش از خود می باشد که به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
انجام جلسات در مطب – تاثیر گذاری – پیکر تراشی غیر تهاجمی و بدون احتیاج به جراحی – بدون درد و احساس ناراحتی در جلسه درمانی و بعد از آن – نداشتن دوره نقاهت – لاغری و پیکر تراشی با قابلیت اجرا در تمام مناطق بدن – سرعت بالا پیکر تراشی در هر جلسه – حجم خروجی بالای چربی در کمترین زمان – لیفتینگ همراه تخلیه چربی و در نتیجه سفتی بدن.
مکانیسم پیکر تراشی اولترازد – اولترازد چگونه عمل می کند
دستگاه اولترا زد با ایجاد امواج HIFU یا همان امواج اولترا سوند یا تمرکز و تراکم بالا باعث تحریک پر قدرت فیبروبلاستها در یک جلسه گردیده و در همان جلسه جراحی ، کلاژن سازی و لیفتینگ پر قدرت پوستی آغاز می گردد که نتیجه آن شروع لیفتینگ پوست همزمان با عمل جراحی لاغری و کاهش سایز بیمار میباشد .
دکترا حمیرا لعل خوشاب؛ جراح پلاستیک ترمیمی، ارائه دهندۀ خدمات در زمینۀ پیکر تراشی.



:: موضوعات مرتبط: جراحی بینی , لیفت صورت , لیپوماتیک , پروتز سینه , جراحی فک , جراحی چانه , جراحی گوش , نظرات مردم درباره لیپوماتیک , لیفت با نخ , لاغری موضعی با کویتیشن , ماساژ درمانی , جوان سازی پوست با رادیو فرکانسی , لیزر موهای زائید , کرایولیپولیز , میکرودرم ابریژن برای جوان سازی پوست , طب سوزنی , لاغری و پیکر تراشی , ابدومینوپلاستی , پوست و زیبائی , ,
:: برچسب‌ها: هزینه اولترا زد , معایب اولترازد , مراکز اولترازد , فیلم اولترازد , اولترازد در اصفهان , اولترازد در کرج , اولترازد در شیراز , اولترازد یا لیپوماتیک , ,
:: بازدید از این مطلب : 614
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 2 اسفند 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

بیشتر مردم با این باور بزرگ می شوند که رفتن به دانشگاه، گرفتن نمره های خوب، خیلی سخت کار کردن و به دست آوردن شغلی خوب، گام هایی هستند که برای موفق شدن باید طی کنید. ولی امروزه، کم کم همه به این نتیجه رسیده اند که تحصیلات خوب و شغل پر منفعت دیگر فرمولی ثابت برای دستیابی به ثروت و موفقیت نیست.

تحصیلات بدون شک جایگاه خود را دارد و فاقد سزاواری و شایستگی نیست، ولی با این وجود همه اوقات لازم نیست. کارآفرین های بسیاری وجود دارند که تحصیلات رسمی زیادی ندارند، ولی توانستند به موفقیت های بسیاری دست پیدا کنند.

این مطلب در مورد شخصیت هایی است که علی رغم نداشتن تحصیلات رسمی، نامی برای خود در جهان دست و پا کردند. زندگی این افراد را مطالعه کنید تا ببینید که آیا برای ساختن کسب و کاری سودآور نیاز به رفتن به دانشگاه دارید یا نه.

1. استیو جابز (Steve Jobs)


شاید کمتر کسی در جهان باشد که با داستان استیو جابز یکی از مؤسسان اپل آشنا نباشد. با اینکه جابز از دبیرستان هوم استید در سال 1972 فارغ التحصیل شد، ولی از کالج رید ترک تحصیل کرد، در حالی که والدین او به سختی می توانستند از پس خرج تحصیلات کالج او برآیند.

در زمان مرگ جابز در سال 2011، ارزش خالص او 11 میلیارد دلار بود. مسلماً در مورد کسی که دانشگاه را ترک کرده رقم بدی نیست! گفته می شود ارزش خالص استیو وازنیک همکار خوش فکر جابز 100 میلیون دلار است، و البته او هم هرگز کالج را به اتمام نرساند.
 

2. ریچارد برانسون (Richard Branson)


ارزش خالص ریچارد برانسون تقریباً بالغ بر 4.9 میلیارد دلار تخمین زده می شود. برانسون که بنیانگذار خطوط هوایی ویرجین آتلانتیک، ویرجین رکوردز، ویرجین موبایل و ویرجین برندز است، هرگز دبیرستان را به اتمام نرساند و در سن 16 سالگی ترک تحصیل کرد. علاوه بر این، او دچار اختلال خوانش پریشی (dyslexic) بود و عملکرد آکادمیک ضعیفی هم داشت. ولی این موضوع باعث نشد که او نتواند نامی برای خود دست و پا کند. امروز، برانسون حامی سرسخت اهمیت تحصیلات است و به شدت معتقد است که مدارس و دانشگاه ها باید کمک بیشتری به کارآفرین ها کنند و برای آن ها منابع مالی تأمین کنند.
 

3. دیو توماس (Dave Thomas)
 

دیو توماس، مؤسس و مدیرعامل امپراتوری فست فود وندیز (Wendy's)، از دبیرستان ترک تحصیل کرد تا به طور تمام وقت در رستوران هابی هاوس کار کند. با اینکه توماس در سال 2002 درگذشت، ولی گفته می شود ارزش خالص او 99 میلیون دلار بود.

توماس اولین شعبه وندیز را در سال 1969 افتتاح کرد، ولی رستوران های رنجیره ای او دچار فراز و نشیب های بسیاری شد تا اینکه شروع به حضور در صدها تبلیغ تلویزیونی کرد، و بالاخره علاقه بینندگان تلویزیونی را به دست آورد و در دهه 1990 شهرت زیادی پیدا کرد.
 

4. دیوید گرین (David Green)


دیوید گرین که ارزش خالص او نزدیک به 6 میلیارد دلار است، هرگز به دانشگاه نرفت. این مؤسس هابی لابی (فروشگاه های زنجیره ای آثار هنری) دیپلم دبیرستان دارد، ولی از خیر تحصیلات مقاطع بالاتر گذشت تا کسب و کار خانگی خود را در سال 1970 با وامی 600 دلاری شروع کند. تا سال 1972، این کسب و کار به اندازه ای موفق شده بود که او توانست اولین فروشگاه خرده فروشی خود را افتتاح کند.

گرین به عنوان فردی نیکوکار شناخته می شود. او نیمی از مجموع درآمدهای کمپانی خود را وقف امور خیریه می کند. گفته می شود که تا سال 2012، او تقریباً 500 میلیون دلار وقف خیریه کرده بود.
 

5. لری الیسون (Larry Ellison)


لری الیسون، مدیرعامل سابق شرکت اوراکل، از دو دانشگاه ترک تحصیل کرد. ارزش خالص او 54 میلیارد دلار است. بعد از ایجاد دیتابیس هایی برای سازمان سیا، الیسون به همراه دو شریک خود در سال 1977 شرکت SDL را تأسیس کرد. این کمپانی در نهایت در سال 1982 تبدیل به شرکت نرم افزاری اوراکل شد.

امروز، این میلیاردر خودساخته از مقام خود به عنوان مدیرعامل کناره گیری کرده، ولی رییس هیئت مدیره و مدیر ارشد فناوری اوراکل باقی مانده است. هدف او هیچ وقت ثروتمند شدن نبود، بلکه می خواست محیط کاری ایجاد کند که خود او در آن لذت ببرد.
 

6. کوین رز (Kevin Rose)


این کارآفرین اینترنتی زیر 40 سال، شرکت های Revision3، Pownce و Milk را تأسیس کرد، ولی احتمالاً بیش از همه به خاطر وبسایت دیگ (Digg) شناخته می شود. او وارد دانشگاه نوادا در لاس وگاس در رشته علوم کامپیوتری شد، ولی بعد از دو سال انصراف داد.

امروز رز مدیرعامل HODINKEE، عضو هیئت مدیره Tony Hawk Foundation و یکی از مشاوران سرمایه گذاری گوگل است.
 

7. مایکل دل (Michael Dell)


مایکل دل همانطور که از نامش پیداست، بنیانگذار شرکت کامپیوترهای Dell است. ارزش خالص او بالغ بر 20 میلیارد دلار تخمین زده می شود. او وارد دانشگاه تگزاس شد، ولی در نهایت انصراف داد. در خوابگاه دانشگاه، او شالوده چیزی را طرح ریزی کرد که بعداً تبدیل به شرکت Dell شد. بعد از موفقیت در فروختن پکیج های آپگرید برای کامپیوترهای شخصی، او در ادامه کسب و کار بسیار بزرگتری را ایجاد کرد.
 
تا سال 1992، دل با 27 سال سن جوان ترین مدیرعامل در لیست فورچون 500 شده بود.
 

8. ریچل ری (Rachael Ray)
 

این نویسنده، کارآفرین و ستاره تلویزیونی برنامه های آشپزی هرگز به دانشگاه نرفت، و از هیچ گونه آموزش حرفه ای در هنر آشپزی برخوردار نیست. ارزش خالص او 60 میلیون دلار است، که مسلماً رقم بسیار خوبی برای کسی است که هیچ گونه مدرکی در زمینه کاری خود ندارد.

او بعد از اجرای اولین تاک شو یا برنامه گفتگومحور خود در سال 2006، آن را از طریق حضور در برنامه معروف اپرا وینفری تبلیغ کرد. او در برنامه های معروف متعدد دیگری نیز حضور داشته است.

حرف آخر؟

امروز در عصر اطلاعات، راه های بسیاری برای یادگیری و توسعه مهارت هایی که برای کارآفرین شدن نیاز دارید، وجود دارد. بیشتر کارآفرینان هم عقیده هستند که حمایت بیشتری به خصوص از طریق مؤسسات آموزشی می توانست برایشان وجود داشته باشد. ولی امروزه منابع بسیار و رایج تر از گذشته شده اند، به خصوص منابع آنلاین.

نصیحت داستان چیست؟ یک فرد با اراده همیشه راهی پیدا می کند. تحصیلات می تواند کمک یا مانعی در مسیر موفقیت باشد. اگر تحصیلات برایتان تبدیل به مانع شود، کسانی که روحیه کارآفرینی داشته باشند آن را کنار می زنند و مسیر خود را انتخاب می کنند.



:: موضوعات مرتبط: لاغری موضعی با کویتیشن , طب سوزنی , افتادگی پوست بعد از لیپوماتیک , شکم آبجو چیست؟ , کاشت ریش , کاشت مژه , جراحی پلک , تزریق ژل و فیلر , لیپوساکشن اندام ها , ,
:: برچسب‌ها: کارآفرین , موفق , موفقیت , استیو جابز , ریچارد برانسون , دیو توماس , دیوید گرین , لری الیسون , کوین رز , مایکل دل ,
:: بازدید از این مطلب : 422
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 10 مهر 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین


عبارت بازاریابی به چه معنی و مفهومی می‏باشد؟ اکثر مردم به طور اشتباه، بازاریابی را فقط به عنوان فروش و فعالیت‏های پیشبرد فروش مثل تبلیغات، تصور می‏کنند ولی فروش تنها یکی از وظایف بازاریابی می‏باشد و مهمترین جزء به شمار نمی‏رود. اگر بازاریاب بتواند با یک بررسی کامل در شناخت کالاهای موردنیاز مصرف‏کننده توفیق یافته و میزان توسعه کالاهای مرغوب، قیمت‏گذاری و توزیع کردن را به نحو موثری انجام دهد، کالاها به سادگی به فروش خواهند رفت، هر کسی اطلاعاتی در مورد کالاهایی که موردتوجه مصرف‏کنندگان است دارد، مثلا وقتی که ایستمن کداک دوربین اینستاماتیک خودش را طراحی کرد، وقتی که آتاری نخستین بازیهای ویدیویی را طراحی کرد و وقتی که هندا اتومبیل آکورد خود را تولید کرد، این تولیدکنندگان با درخواست‏های خرید مواجه شدند. آنها به جای طراحی کالاهایی برای استفاده شخصی، محصولاتی مناسب با خواست عموم تولید کردند. پیتر دراکر یکی از صاحبنظران و اندیشمندان مدیریت هدف بازاریابی را بدین شرح بیان می‏کند: «هدف بازاریابی این است که بیشترین فروش را انجام دهد و این ممکن نخواهد شد تا موقعی که مشتری را آنطور که خدمات یا تولیدات دقیقا متناسب با خواسته‏های او باشد، بشناسیم و درک کنیم. این بدین معنی نیست که فروش و تبلیغات مهم نیستند زیرا گذشته از اینکه قسمتی از مجموعه فعالیت‏های زنجیره‏ای بازاریابی هستند، به صورت ابزارهای بازاریابی با هم به کار می‏روند تا بر بازار تاثیر بگذارند.
تعریف بازار با دید بازاریابی کاربردی
:بازار محلی است که در آنجا کالا جهت تبادل وجود داشته باشد یا به عبارت دیگر مکانی که شامل حضور مشتری و عرضه باشد. مشتری باید دارای

    پول
    نیاز
    میل به خرید باشد

بازاریابی
تعریف کلاسیک بازاریابی شامل آن دسته از فعالیت‏هایی است که کالاها و خدمات را از واحد تولیدی و خدماتی به مصرف‏کننده می‏رساند چنین تعریفی ناقص بوده و فعالیت‏های بازاریابی را محدود به انجام وظایفی که صرفا مابین تولید و مصرف قرار گرفته‏اند می‏نماید. از جمله این فعالیت‏ها می‏توان بسته‏بندی کالاها، نامگذاری و علائم تجاری فراورده‏های کانال‏های توزیع (نظیر فروش مستقیم به مصرف‏کننده نهایی، عمده فروش، واسطه، خرده‏فروش) ترابری، انبارداری، روش‏های فروش، آگهی‏های بازرگانی، قیمت‏گذاری و اعتبارات مصرفی را نام برد. امروزه این امر مسلم شده است که یک مدیر بازاریابی موفق نمی‏تواند فعالیت‏های خود را از زمانی که کالا تولید گردیده و آماده پخش است آغاز نموده و با تحویل کالا به مصرف‏کننده به پایان برساند. قسمتی از فعالیت‏های عمده بازاریابی به کارهای پیش تولیدی معطوف می‏شود ازجمله فعالیت‏های بازاریابی پیش‏تولیدی، شناخت مصرف‏کنندگان و رفتار آنان در بازار را می‏توان نامبرد. فعالیت دیگر شامل بررسی بازار کالا جهت تولید و فروش مقرون به صرفه آنها می‏باشد باز هم قبل از اینکه واحد تولیدی به ساخت محصول اقدام کند مدیر بازاریابی باید کالا را طوری طرح‏ریزی کند که پس از تولید موردپسند مصرف‏کنندگان قرار گرفته و نیازها و خواسته‏های آنها را برآورده سازد. نوآوری محصولات و خرید کالا و قطعات به منظور تولید و فروش نیز از جمله فعالیت‏های بازاریابی پیش تولیدی می‏باشد. مدیر بازاریابی همچنین نمی‏تواند وظایف خود را با فروش و تحویل کالا به مصرف‏کننده خاتمه یافته پندارد. ازجمله وظایف پس از فروش کالا را می‏توان تعمیر و نگهداری کالاهای فروش رفته، اجرای قرارداد ضمانت کالا، ارائه خدمات به مشتریان و گردآوری اطلاعات پیرامون رضایت مصرف‏کننده نسبت به کالاهای فروش رفته و پیشنهاد آن اطلاعات به قسمت‏های مختلف سازمان به ویژه واحد طرح‏ریزی کالا نام برد. علاوه بر فعالیت‏های پیش تولیدی، توزیعی و پس از فروش بازاریابی تعدادی از فعالیت‏های مدیریت بازار نیز وجود دارد که دامنه آنها محدود به هیچ یک از حوزه‏های سه گانه بالا نمی‏باشد. ازجمله این فعالیت‏های بازاریابی را می‏توان پژوهش‏های بازار، شرایط محیطی بازار، قوانین و مقررات بازار، سیستم‏های اطلاعات بازار، تعهدات اخلاقی در امور بازاریابی و بازاریابی بین‏المللی نام برد. بدین ترتیب روشن می‏گردد که دامنه بازاریابی بسیار وسیع بوده و فعالیت‏های گسترده اقتصادی را شامل می‏گردد. به همین جهت در حدود نیمی از جمعیت فعال کشورهای پیشرفته صنعتی را شاغلین امور بازار تشکیل می‏دهند در کشورهای در حال توسعه از جمله در کشور ایران با اینکه تمام وظایف نام برده شده به وسیله شرکت‏ها و کارخانجاتی که سهم عمده‏ای در بازار دارند اعمال می‏گردد لیکن نظر به شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی این کشورها تکیه بر پاره‏ای از فعالیت‏های بازاریابی بیشتر از سایر فعالیت‏ها می‏باشد. مثلا نحوه توزیع کالا از تولید به مصرف و حذف واسطه هایی که صرفا جنبه احتکار و بورس‏بازی دارند یکی از وظایف مهم مدیران بازار در کشورهای در حال رشد می‏باشد در مقابل به علت کمبود منابع تولیدی و نیاز فراوان مصرف‏کنندگان در مواردی که رقابت عامل موثری در سهم بازار باشد توجه زیادی به آگهی‏های بازرگانی جهت انگیزش خریداران نمی‏شود. همچنین در جوامعی نظیر کشور ایران که نرخ تورم به نسبت بالاتر از مشابه آن در کشورهای صنعتی است انگیزه‏هایی برای فروش قسطی باقی نمی‏ماند. بدین ترتیب این روش حمایت از فروش کمتر مورد استفاده قرار می‏گیرد. اطلاعات نقش مهمی در فعالیت‏های مدیریت بازاریابی استراتژیک دارد، اطلاعات قابل اطمینان - موثق و در دسترس بخصوص در جهت تشخیص نیازمندی‏های بازار بهبود کالا و خدمات - نوآوری و خلاقیت - برنامه‏ریزی و کنترل برای مدیریت بازاریابی با ارزش و موثر است که این موضوع به عنوان یکی از مسائل مهم مدیران بازاریابی در ایران و سایر کشورهای در حال توسعه می‏باشد. تعریف ما از بازاریابی به شرح ذیل می‏باشد:
«بازاریابی عبارت از فعالیت‏های نیروی انسانی است که از طریق تبادل فرایندها به سمت ارضاء نیازها و خواسته‏ها هدایت شود.» برای روشن‏تر کردن این تعریف، نگاهی به واژه‏های ذیل خواهیم داشت: احتیاجات، خواسته‏ها، تقاضاها، محصولات، داد و ستد، معاملات و بازارها.
احتیاجات (Needs)
اساسی‏ترین و زیربنایی‏ترین مفهوم بازاریابی، نیازهای بشر می‏باشد که ما آن را به شرح زیر تعریف می‏کنیم: احتیاجات عبارت از بیان احساس کمبود در یک فرد می‏باشد. وقتی که یک نیاز ارضاء نشود، شخص ناراحت است. یک فرد ناراضی یکی ازاین دو کار را انجام می‏دهد: یا به دنبال چیزی خواهد گشت که نیاز او را برطرف کند و یا کوشش می‏کند که نیازهایش را کاهش دهد. مردم در جوامع صنعتی سعی می‏کنند کالاهایی را پیدا کرده یا توسعه دهند که خواسته‏های آنها را ارضاء نماید. مردم در جوامع فقیر سعی می‏کنند که خواسته‏های خود را به چیزهایی که قابل دسترس باشند کاهش دهند.
خواسته‏ها( Wants)
دومین مفهوم اساسی در بازاریابی، خواسته‏های بشر می‏باشد. خواسته‏های بشر زمانی که توسط فرهنگ و شخصیت افراد شکل بگیرند، شناخته می‏شوند. همراه با تکامل جامعه، خواسته‏های اعضای آن نیز افزایش و گسترش می‏یابد. مردم در معرض کالاهای متنوعی که علاقه و تمایلات آنها را برمی‏انگیزد قرار دارند. تولیدکنندگان کوشش می‏کنند که رابطه‏ای بین چیزهایی که آنها تولید می‏کنند و نیازهای مردم برقرار نمایند.
تقاضاها (Demands)
مردم اکثرا خواسته‏های نامحدود، اما منابع محدود دارند. آنها تولیداتی را انتخاب می‏کنند که حداکثر رضایتمندی را در مقابل پولشان ایجاد نماید. خواسته‏ها وقتی تبدیل به تقاضاها می‏شوند که با قدرت خرید همراه باشند. مصرف‏کنندگان به تولیدات به عنوان مجموعه‏های پرمنفعت می‏نگرند و کالاهایی را انتخاب می‏کنند که بهترین و بیشترین استفاده را به آنها می‏دهد. پس یک تویوتا یعنی یک حمل و نقل اساسی، یک قیمت پایین و سوخت اقتصادی (کم مصرف)، یک اتومبیل خوب یعنی: راحتی، تجمل و منزلت. مردم کالایی را انتخاب می‏کنند که حداکثر رضامندی را در ارتباط با خواسته‏ها و منافع آنها ایجاد نماید.
محصولات (Products)
احتیاجات، خواسته‏ها و تقاضاهای بشر، اشاره ضمنی به این مطلب دارد که محصولاتی وجود دارند که می‏توانند آنها را ارضاء نمایند ما محصول را به شرح ذیل تعریف می‏نماییم: یک محصول عبارت از هر چیزی است که بتواند جهت اطلاع و رویت، اکتساب، استفاده یا مصرف، به بازار ارائه شود و بتواند یک خواسته یا یک نیاز را ارضاء نماید. تمامی محصولات به طور مساوی مورد درخواست نیستند. قابل دسترس‏ترین و کم قیمت‏ترین محصولات محتملا در درجه اول اهمیت، برای خریده شدن قرار دارند. مفهوم یک محصول محدود به اشیاء فیزیکی نمی‏باشد بلکه هر عاملی که توانایی برآورده کردن یک نیاز را داشته باشد یک محصول است علاوه بر کالاها وخدمات محصول شامل: افراد، مکانها، سازمانها، فعالیت‏ها وایده‏ها می‏باشد. یک مصرف‏کننده در مورد سرگرمی‏هایش تصمیم می‏گیرد: تلویزیون تماشا می‏کند، به چه مکانهایی برای تعطیلات برود، در سازمان‏ها عضو شود، از عقاید و نظرات حمایت کند. برای مصرف‏کننده تمام اینها یک محصول هستند. اگر واژه «محصول» مناسب نباشد، می‏توانیم از واژه‏های ارضاءکننده «منبع یا پیشنهاد» استفاده نماییم.
مبادله (Exchange)
بازاریابی زمانی صورت می‏گیرد که مردم تصمیم می‏گیرند نیازها و خواسته‏های خودشان را از طریق مبادله ارضاء نمایند. مبادله عبارتست از عمل به دست آوردن چیز مورد درخواست از یک شخص و دادن چیزی در مقابل آن. مبادله طریقه‏ای است که مردم می‏توانند توسط آن کالای موردنیاز و درخواست خود را به دست آورند. مبادله از محدودیت خاص خود برخوردار است: مردم ناچار به التماس یا محتاج بخشش دیگران نیستند. مردم باید دارای مهارت‏ها و تخصص‏هایی باشند که بتوانند چیز مورد احتیاجی را تولید نمایند یا خدمت موردنیازی را ارائه کنند و در مقابل کار یا کالای تولید یا ارائه شده دیگران را به دست آورند. مبادله هدف اصلی بازاریابی می‏باشد. برای اینکه یک مبادله صورت پذیرد، شرایط متعددی وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند: باید حداقل دو طرف وجود داشته باشد و هر طرف نیز باید چیز ارزشمندی برای طرف مقابل در اختیار داشته باشد، هر طرف باید بخواهد تا با طرف دیگر معامله کند و هرکدام باید در قبول یا رد محصول ارائه شده توسط دیگری آزاد باشند و بالاخره هر طرف باید قادر به برقراری ارتباط و تحویل کالا باشد. این شرایط، مبادله را ممکن می‏سازد. برای اینکه یک معامله واقعا صورت پذیرد، دو طرف باید به توافق برسند. اگر آنها موافق باشند، چنین نتیجه می‏گیریم که عمل مبادله، طرفین را در شرایط و موقعیت بهتری از کار قرار داده است. زیرا هر یک از آنها در قبول یا رد پیشنهاد آزاد بوده است. با این توصیف، درست همانطور که تولید محصول ایجاد ارزش می‏کند، مبادله نیز ایجاد ارزش می‏کند و این امر توانایی‏های مصرفی بیشتری را به مردم می‏دهد.
معاملات (Transaction)
از آنجایی که مبادله هدف اساسی بازاریابی می‏باشد، معامله محور فعالیت‏های بازاریابی است. معامله عبارتست از یک داد و ستد ارزش‏ها بین دوطرف. یک معامله حداقل شامل دو چیز با ارزش، شرایطی که در یک زمان معین روی آنها توافق شده و یک محل مورد توافق است. بازاریابی مجموعه اقداماتی است در جهت رساندن تولیدات، خدمات، ایده‏ها و امثال آن به مرحله مبادله یا معامله.
بازارها (Markets)
مفهوم معاملات ما را به مفهوم یک بازار هدایت می‏نماید. یک بازار عبارتست از مجموعه خریداران واقعی و بالقوه یک کالا. همانطور که تعداد افراد و معاملات در یک جامعه رو به افزایش است، تعداد تجار و مکان‏های بازار نیز رو به افزایش است. در جوامع پیشرفته، بازار لزومی ندارد که به صورت مکانی که خریدار و فروشنده در آن به داد و ستد ارزشها می‏پردازند، باشد با حمل و نقل و ارتباطات مدرن، یک تاجر می‏تواند یک کالا را در برنامه آخر شب تلویزیون تبلیغ نماید. توسط تلفن از صدها مشتری سفارش بگیرد و روز بعد آن کالا را برای خریداران پست نماید بدون اینکه هیچ گونه برخورد حضوری با خریدار داشته باشد. یک بازار می‏تواند در اطراف یک محصول، یک خدمت، یا هر چیز با ارزشی رشد نماید. به عنوان مثال: یک بازار کار، شامل افرادی است که تمایل دارند کار خود را در مقابل دستمزد یا محصولات، ارائه دهند. موسسات مختلفی از قبیل موسسات کاریابی و موسسات مشاوره، در اطراف یک بازار کار رشد کردند تا بتوانند به عملکرد آن به نحو بهتری کمک نمایند. بازار پول یکی دیگر از بازارهای مهم می‏باشد که برای این به وجود آمده است تا احتیاجات مردم را برآورده کند، بنابراین آنها می‏توانند پول قرض بگیرند، قرض بدهند یا پس‏انداز کنند.
بازاریابی( Marketing )
بالاخره مفهوم بازار ما را به چرخه کامل مفهوم بازاریابی می‏رساند. بازاریابی یعنی کار کردن با بازارها، به این منظور که باعث رضامندی احتیاجات و خواسته‏های بشر می‏گردد. پس ما به تعریف خودمان در مورد بازاریابی، برمی‏گردیم. به عنوان «فعالیت‏های بشر که برای ارضاء کردن احتیاجات و خواسته‏ها از طریق تبادل فرایندها هدایت می‏شود» تبادل فرایندها، مستلزم کار است. فروشندگان مجبورند خریداران را جستجو کنند، نیازهای آنها را شناسایی نموده و کالاهای خوب و مناسب طراحی نمایند، آنها را توسعه داده، انبار نموده و قیمت‏گذاری کرده و تحویل نمایند. چنین فعالیت هایی از قبیل توسعه محصول، تحقیق، ارتباطات، توزیع، قیمت‏گذاری و خدمات،فعالیت‏های اصلی بازاریابی می‏باشند. اگرچه مامعمولا به بازاریابی به عنوان ادامه کسب توسط فروشنده، می‏اندیشیم اما خریداران نیز به فعالیت‏های بازاریابی می‏پردازند. مصرف‏کنندگان وقتی «بازاریابی» می‏کنند که به جستجوی کالاهایی که توان پرداخت قیمت آنهارا دارند می‏پردازند. نمایندگی یک شرکت زمانی بازاریابی می‏کند که به دنبال فروشندگان رفته و برای شرایط خوب، چانه می‏زند. یک «بازار فروشندگان» بازاری است که در آن فروشنده دارای قدرت زیادتری می‏باشد و خریداران مجبورند که خیلی دقیق و کوشا باشند. در یک «بازار خریداران»، خریدار دارای قدرت زیادی بوده و فروشنده، مجبور است که بسیار فعال و کوشا باشد.
وظایف مدیریت بازار
عالیت‏های مدیریت بازاریابی باید در چارچوب برنامه‏های استراتژیک یک شرکت و با نگرش نظام‏گرا انجام گیرد. مدیریت بازاریابی وظایف زیر را به عهده دارد:
جمع‏آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و به طور کلی تعیین نیاز مصرف‏کنندگان موردنظر. لازم به توضیح می‏باشد که مدیران بازاریابی باید از طریق تقسیم بازار بتوانند مصرف‏کنندگان موردنظر را شناسایی نمایند و با توجه به خصوصیات مصرف‏کنندگان، کالا و خدمات موردنیاز آنها را تامین کنند. تعیین هدفهای بازاریابی با توجه به نتایج اطلاعات به دست آمده و منابع شرکت مانند مشخص کردن هدف‏های فروش و سهمیه بازار. تعیین آمیزه و یا ترکیب بازاریابی Mix Marketing که عناصر عمده آن عبارتند از محصول، قیمت، کانال‏های توزیع و فعالیت‏های پیشبرد فروش که این عناصر به عنوان فعالیت‏های قابل کنترل مدیریت بازاریابی می‏باشند. مدیران بازاریابی باید به این سوالات جواب دهند که چه محصولی، با چه قیمتی تولید و در چه مکانی عرضه نمایند و با چه شیوه تبلیغاتی به اطلاع مصرف‏کنندگان برسانند. بدیهی است که این عوامل قابل کنترل مدیریت بازاریابی با توجه به شرایط محیطی (سیاسی، اقتصادی، بازرگانی، فرهنگی و...) که بر فعالیت‏های بنگاه اقتصادی تاثیر دارند با امکانات موسسه مشخص می‏گردند. در نتیجه مدیریت بازاریابی با توجه به نیاز مصرف‏کنندگان و منابع سازمان باید کالا یا خدمات موردنیاز مصرف‏کنندگان را تهیه و عرضه نمایند.

    سازماندهی: به منظور اینکه مدیریت بازاریابی بتواند به اهداف موردنظر برسد باید فعالیت‏های بازاریابی خود را سازماندهی نماید و نیروی انسانی و آموزش لازم را تامین نماید و ضمنا جهت پیشبرد فعالیت‏ها هماهنگی‏های لازم را داشته باشد.
    کنترل و یا نظارت: به منظور اینکه فعالیت‏ها با توجه به برنامه پیش برود مدیریت بازاریابی باید در مقاطع زمانی مختلف عملکرد را با برنامه مورد بررسی و مقایسه قرار دهد و در جهت رفع مشکلات و تجدیدنظر در برنامه اقدام نماید.
    تامین خدمات بعد از فروش: مثل تامین لوازم و قطعات و ارائه خدمات تعمیراتی جهت محصولاتی که به فروش رفته‏اند. بدیهی است مصرف‏کنندگان در تصمیم‏گیری جهت خرید کالا در یک بازار رقابتی حتما به پارامتر خدمات بعد از فروش توسط تولیدکنندگان نیز توجه دارند.
    بررسی نظریات مصرف‏کنندگان: مدیران بازار در نهایت، نقطه‏نظرات و عکس‏العمل مصرف‏کنندگان را در مورد کالا یا خدماتی که ارائه شده باید از طریق شیوه‏های مختلف تحقیقات بازاریابی دریافته و آنها را بررسی و مورد استفاده در تصمیم‏گیری و برنامه‏های خود قرار دهند. زیرا فرض ما در بازاریابی پیشرفته این است که مصرف‏کنندگان حرف اول را می‏زنند و اگر بنگاه اقتصادی بخواهد در اقتصاد رقابتی (اقتصاد بازار) فعال باشد و سهم عمده‏ای از بازار را به خود اختصاص دهد و در نتیجه سود داشته باشد و به زندگی خود ادامه دهد باید حتما به مصرف‏کنندگان توجه لازم را داشته باشد.

علاوه بر وظایف مذکور، ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات ارائه شده نیز جزو وظایف مدیریت بازار می‏باشد. مدیریت بازاریابی وظیفه دارد «مقدار»، «زمان» و «خصوصیات» تقاضا را طوری هماهنگ کند که سازمان بتواند به اهداف خود برسد. بدیهی است در هر زمان مقدار واقعی تقاضا برای کالا یا خدمات ممکن است «پایین‏تر»، «مساوی» و یا «بالاتر» از سطح تقاضای موردنظر باشد. برای ایجاد تقاضا در مورد کالا سه شرط باید وجود داشته باشد: اول باید نیاز برای آن کالا توسط گروهی از مردم وجود داشته باشد، دوم آنکه این گروه قدرت خرید کالاها را داشته باشند و سوم آنکه میل داشته باشند قسمتی از پول خود را در رفع نیاز خود بپردازند.
اهم وظایف مدیریت بازار

    جمع‏آوری و بررسی اطلاعات به منظور تشخیص وضعیت و استعداد بازار و تعیین نیاز مصرف‏کنندگان
    مشخص نمودن هدف‏های فروش و سهمیه بازار
    تعیین آمیزه و یا ترکیب بازاریابی که عناصر آن از محصول، قیمت، کانال‏های توزیع و فعالیت‏های پیشبرد فروش می‏باشند.
    سازماندهی فعالیت‏های بازاریابی و نیروهای انسانی و آموزش لازم برای آن
    کنترل و یا نظارت به منظور اینکه فعالیت‏ها با توجه به برنامه پیش برود.
    تامین خدمات بعد از فروش: مثل تامین لوازم یدکی و قطعات
    بررسی نظریات مصرف‏کنندگان در ارتباط با محصولات و خدمات ارائه شده
    ایجاد تقاضا برای محصول و خدمات
    ایجاد هماهنگی بین مقدار، زمان و خصوصیات تقاضا




:: موضوعات مرتبط: طب سوزنی , افتادگی پوست بعد از لیپوماتیک , بارداری بعد از لیپوماتیک , شکم آبجو چیست؟ , کاشت ریش , تزریق ژل و فیلر , ,
:: برچسب‌ها: بازاریابی , مدیریت , مدیریت بازار , فروش , کالا ,
:: بازدید از این مطلب : 468
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 10 شهريور 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

مهم‌ترین مساله‌ای که در حال حاضر جامعه و کشور ما با آن دست به گریبان است، بحران بیکاری است. بیکاری معضل بزرگ جامعه ما است که به همراه خود پیامدهای ناخوشایندی را برای خانواده و فرد بیکار می‌آورد؛ مشکلاتی از قبیل فقر اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، افت ارتباطات خانوادگی، مشاجره، خلاف‌کاری و عدم توجه به بنیان‌های خانواده. اینها همه مشکلاتی است که فرد بیکار و خانواده او با آن دست به گریبان هستند. این مشکلات باعث می‌شود درون خانواده با ناهماهنگی و عدم ثبات روبه‌رو شود که پیوستگی و وابستگی را میان افرادش به بیشترین شکل ممکن کاهش دهد. از طرفی ما در جامعه خود با فروریختگی ارزش‌های جامعه روبه‌رو هستیم، مشکلی که می‌تواند به راحتی بنیان‌های اصیل یک جامعه را به انحراف بکشاند و آن را از بین ببرد. خانواده‌ای که از درون پاشیده می‌شود، دیگر چیزی برای از دست دادن ندارد و همین باعث می‌شود که خودش را رها کند، خودش را از بند اتفاقاتی که باعث پایبندی می‌شود خلاص کند و ما با بالا رفتن آمار خودکشی در کشورمان مواجه شویم. بیکاری باعث می‌شود که فرد زندگی را به هیچ بشمارد چراکه هیچ ‌انگیزه‌ای برای گذران زندگی و شب را به روز رساندن ندارد. افرادی که همه تلاش خود را می‌کنند که زندگی بهتری داشته باشند، وقتی با معضل بیکاری مواجه می‌شوند دیگر زندگی و آینده برایشان بی‌اهمیت می‌شود و در واقع خود را به دست سرنوشتی می‌سپارند که هیچ‌چیز آن معلوم نیست. متاسفانه در حال حاضر جامعه ما مشکلات فراوانی دارد که بیکاری به بسیاری از این مشکلات دامن می‌زند. فرض را بر این بگذارید که مردی که سرپرست یک خانواده چهارنفره است، بیکار باشد، ‌او باید برای تهیه مایحتاج روزانه زندگی، خود را به آب و آتش بزند، ‌این به آب و آتش زدن ممکن است مشکلات بی‌شمار و زیادی را برای او ایجاد کند، مشکلاتی که فرد نمی‌تواند با آن کنار بیاید اما چاره‌ای نیست. همین واژه چار‌ه‌ای نیست می‌تواند آبی روی آتش وجدان فرد باشد و او دست به دزدی، قاچاق و قتل بزند. فردی که بیکار می‌شود دیگر تعریف درست و جامعی از اوقات فراغت ندارد و نمی‌تواند مانند آدم‌های دیگر برای خودش شرایط ایجاد آرامش را مهیا کند. بیکاری‌ ام‌الامراض همه مشکلات یک جامعه است. جامعه زمانی می‌تواند پویا باشد و به رشد اقتصادی دست یابد و از تخلفات اجتماعی عاری شود که افراد در آن شغل داشته باشند و در کنار شغل از نظر کاری حاشیه امن برایشان ایجاد شود؛ حاشیه امنی که همیشه استرس و ترس از دست دادن کارشان را نداشته باشند، این همان دردی است که ریشه‌کن کردنش جز با فرهنگ‌سازی و همچنین ترمیم پایه‌های اقتصادی کشور امکان‌پذیر نخواهد بود. کشوری که بحران بیکاری خود را بتواند حل کند، قطعا در مهم‌ترین مشکل خود توانسته است با سربلندی بیرون بیاید و این ارزش بزرگی است. ارزش برای جامعه‌ای که جوان‌هایش برای پیدا کردن یک کار مناسب دست به هر چیزی می‌زنند تا بتوانند ماهانه برای گذران زندگی خود و خانواده خود مبلغ ناچیزی را دریافت کنند.



:: موضوعات مرتبط: کرایولیپولیز , طب سوزنی , شکم آبجو چیست؟ , ,
:: برچسب‌ها: بیکاری , جامعه , کشور , بحران , بنیان خانواده ,
:: بازدید از این مطلب : 255
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 12 ارديبهشت 1396 | نظرات ()
نوشته شده توسط : امین

بعد از اجرای برجام، رتبه اعتباری ایران از گروه 7 به 6 تغییر کرد؛ این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان هم اکنون جایگاه واقعی ایران باید در گروه 3 یا 4 باشد. در این شرایط تحلیل‌های کارشناسی حاکی از این است که خبر بازگشت رتبه اعتباری ایران به زمان پیش از تحریم‌ها از سوی گروه «بریکس»، می‌تواند قدرت چانه‌زنی ایران را برای اینکه رتبه اعتباری ایران از نگاه OECD به 3 یا 4 بهبود یابد را تقویت کند.

در همین رابطه مذاکراتی با موسسه‌های اعتباری بین‌المللی انجام شده و به آنها اعلام شده با توجه به توان بازپرداخت ایران و جایگاه کشور از نظر جذب فاینانس، در رتبه ایران باید بازنگری شود. جدیدترین خبرها حکایت از آن دارد که در نشست ژانویه سال 2018  درباره رتبه اعتباری ایران تصمیم‌گیری خواهد شد که اگر ریسک‌های غیرمترقبه و سیاسی رخ ندهد، احتمال بهبود رتبه اعتباری ایران دور از دسترس نیست.

اهمیت این موضوع از آن جهت است که اگر فرض کنیم کشور به 300 میلیارد دلار سرمایه خارجی نیاز دارد، بهبود گروه تا حدود 15 تا 20 میلیارد دلار صرفه‌جویی از بابت پوشش ریسک خواهد داشت. به عبارت دیگر تغییر گروه از 6 به 4، حدود 4 تا 5 درصد در هزینه‌های پوشش ریسک تاثیر دارد. اثرات بهبود رتبه اعتباری کشور تنها به این موضوع ختم نمی‌شود. شاخص ریسک و درجه اعتبار در حکم دماسنج و جهت‌نما برای سرمایه‌گذاران را دارد؛ به‌طوری که سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند به کشوری وارد شوند که ریسک کمتری دارد. در مجموع گروه ریسک کشورها تعیین‌کننده سقف جذب سرمایه، هزینه بیمه اعتبار و فاینانس‌های خارجی است. سالانه کمتر از 200 میلیارد دلار اعتبارات بلندمدت (فاینانس) از طرف کشورهای اعتباردهنده اعطا می‌شود که با چانه‌زنی برای بهبود رتبه اعتباری ایران، باید تلاش شود سهم بیشتری از این رقم به ایران تخصیص یابد.

سیدآرش شهرآئینی، معاون فنی و عضو هیات‌مدیره صندوق ضمانت صادرات ایران در این زمینه می‌گوید: کشورهایی که در سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه (OECD) عضویت دارند، کشورهای پیشرفته اقتصادی هستند که برای هماهنگ‌سازی سیاست‌های تجاری خود در زمینه اعتبار صادراتی و نرخ‌ها، کشورها را از نظر اعتباری، رتبه‌بندی می‌کنند تا یک رقابت عادلانه بین این کشورها شکل گیرد. کشورهای غیرعضو OECD یعنی بریکس از دستورالعمل آنها پیروی نمی‌کنند و سیاست‌های خاص خود را دارند. بریکس (BRICS) نام گروهی به رهبری قدرت‌های اقتصادی نوظهور است که از به هم پیوستن حروف اول نام انگلیسی کشورهای عضو برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای‌جنوبی تشکیل شده ‌است؛ اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در رده کشورهای در حال توسعه یا اقتصادهای در حال ظهور هستند.

به گفته وی، این کشورها با برخورداری از 44 درصد جمعیت جهان و در اختیار داشتن حدود 25 درصد تولید ناخالص داخلی دنیا، وزنه قابل توجهی در اقتصاد جهانی به شمار می‌روند. وی تاکید کرد: رتبه اعتباری ایران نزد کشورهای عضو بریکس، نه تنها پس از برجام بهبود یافته، بلکه در مواردی حتی بهتر از آن شده، برای نمونه صندوق ضمانت صادرات هند (ECGC) در رتبه‌بندی 7 گروهی خود، رتبه 3 را برای ایران اختصاص داده است. صندوق ضمانت صادرات چین (سایناشور) نیز از 9 گروهی که برای رتبه‌بندی کشورها تعیین کرده، رتبه 5 را به ایران اختصاص داده که معادل رتبه 4 از 7 گروه است؛ ضمن اینکه صندوق ضمانت صادرات روسیه یا اکسیار نیز ایران را در گروه 4 اعتباری خود قرار داده و رتبه ایران نزد صندوق ضمانت صادرات آفریقای جنوبی (ECIC) نیز 5 از 7 است.

معاون فنی صندوق ضمانت صادرات ایران گفت: اگرچه رتبه اعتباری ایران در سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه به 6 بهبود یافته، اما در مورد سایر کشورها که سهم اثرگذاری در اقتصاد جهانی دارند نیز بهتر از این رتبه است که می‌تواند آنها را در رایزنی برای جذب سرمایه با شرایط بهتر راهنمایی کند.

شهرآئینی درباره اهمیت این رتبه‌بندی‌ها توضیح داد: اثر اولیه این رتبه‌بندی در زمینه ریسک‌پذیری کشورها، در کاهش یا افزایش هزینه‌های جذب سرمایه دیده می‌شود و کشورها بر مبنای آن بسته‌های تامین مالی مختلفی را به کشورهای فاینانس گیرنده ارائه می‌کنند.

عضو هیات مدیره صندوق ضمانت صادرات ایران افزود: با توجه به بهبود رتبه اعتباری ایران نزد کشورهایی چون هند، روسیه، چین و حتی آفریقای‌جنوبی، ایران می‌تواند بسته‌های مالی جذاب‌تری را نسبت به اروپا از این کشورها دریافت کند. وی افزود: هزینه تامین مالی خارجی (فاینانس) شامل بهره وام و بیمه (پوشش ریسک) است که این هزینه‌ها با توجه به نرخ ریسک کشورها متغیر است؛ هرچه ریسک کشوری پایین‌تر باشد، این هزینه‌ها نیز با نرخ کمتری برای آن محاسبه می‌شود.

شهرآئینی اظهار کرد: برای نمونه کشوری که در رتبه‌بندی OECD در رتبه کم‌ریسک‌ترین کشور قرار دارد، می‌تواند این فاینانس را با پرداخت یک‌درصد حق بیمه دریافت کند اما اگر در رتبه 7 یعنی پرریسک‌ترین کشور قرار گیرد، این نرخ به بالای 10 درصد می‌رسد؛ یعنی اینکه این رتبه‌بندی در هزینه ناشی از جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز موثر است. این کارشناس حوزه تامین مالی بین‌المللی اظهار کرد: با توجه به بهبود رتبه ایران نزد کشورهایی که در OECD عضویت ندارند و نیز یارانه‌ای که این کشورها برای پرداخت فاینانس به کشورهای مختلف در نظر می‌گیرند، می‌توان گفت تامین مالی از کشورهای بریکس برای ایران کم‌هزینه‌تر است. وی توضیح داد: برای نمونه روسیه برای پرداخت فاینانس تا 5/3 درصد یارانه صادراتی می‌دهد که سبب می‌شوند مجموع نرخ هزینه بیمه و بهره وام فاینانس به کمتر از 3 درصد برسد. شهرآئینی تاکید کرد: این در حالی است که با توجه به رتبه 6 ایران نزد سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه، هزینه جذب فاینانس از کشورهای عضو این گروه به مراتب برای ایران بالاتر است.

عضو هیات مدیره صندوق ضمانت صادرات ایران گفت: البته در فرآیند جذب فاینانس باید به این نکته توجه کرد که از کشورهایی این تامین مالی انجام شود که از فناوری‌های جدیدتر برخوردارند تا بتوان در کنار جذب فاینانس، صنعت کشور را نیز روزآمد کرد.



:: موضوعات مرتبط: جراحی بینی , جراحی فک , تزریق بوتاکس و ژل , طب سوزنی , اقدامات قبل و بعد از جراحی زیبائی شکم , ,
:: برچسب‌ها: اقتصاد , اقتصاد ایران , رشد اعتبار , رشد اقتصادی , صندوق ضمانت , موسسه اعتباری ,
:: بازدید از این مطلب : 352
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 3 مهر 1396 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد