یپوماتیک چیست LIPOMATIC
بیشترین سوالات در لیپوماتیک بر این نکته متمرکز است که لیپوماتیک چیست ، عوارض لیپوماتیک چیست و همچنین اینکه برتریهای این روش نسبت به روشهای گذشته چیست . لیپوماتیک در حقیقت یک نوع دستگاه ساکشن پیشرفته برای تخلیه چربیهای موضعی زیر پوست می باشد. تکنولوژی بکار گرفته شده در این ابزار بقدری دقیق و فوق العاده عمل می کند که کاملا آنرا از لیپوساکشن متمایز می سازد. همچنین برتری این دستگاه بر لیزر لیپولیز هم در حین عمل برای جراح و هم در نتایج عمل برای بیمار کاملا مشهود می باشد.
لیپوماتیک Lipomatic با استفاده از امواج اینفراسونیک و ارتعاش (Vibration) و نوسان ثابت حول محوری (Nutation) سلولهای چربی را از محل اتصالات آنها به یکدیگر جدا می سازد و بدون اینکه منجر به تخریب سلولهای چربی گردد، سلولهای بافت چربی را سالم از زیر پوست با عمل ساکشن خارج می نماید. به همین دلیل از سلولهای خارج شده چربی توسط این تکنیک می توان مجددا بعنوان فیلر برای حجیم سازی گونه و صورت و یا سایر اعضاء استفاده نمود. قابل ذکر است که این چربی بمراتب دارای دوام بیشتر و تورم کمتر پس از تزریق بعنوان فیلر می باشد و نسبت به چربی کشیده شده توسط ساکشن برای حجیم سازی بسیار سالمتر (Intact) است.
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
همانطور که گفتیم تصمیم گیری در خصوص جراحی بینی یک تصمیم کاملا شخصی است و خود فرد باید به این نتیجه برسد. و عوارض و خطرات عمل را نیز بسنجد.
خطرات جراحی بینی عبارتند از:
ریسک بیهوشی خطر عفونت درمان ضعیف زخم تغییر در احساس پوست (بی حسی یا درد) تنفس دشوار ظاهر ناخوشایند بینی تغییر رنگ پوست و تورم احتمال جراحی ثانویه اما تمام این ها عوارض و خطرات احتمالی جراحی می باشند. و در صورتیکه شما به جراح حاذقی مراجعه کنید خطرات را تا حد زیادی کم کرده اید.
شرایط سنی برای انجام عمل رینوپلاستی چیست؟ در جراحی بینی محدودیت سنی مشخصی وجود دارد و توصیه میشود قبل از سن تعیین شده این عمل انجام نشود چراکه میتواند مشکلاتی را برای افراد به همراه داشته باشد. توصیه بر این است که دختران و پسرانی که کاندیدای عمل جراحی بینی هستند بعد از پایان سن بلوغ این کار را انجام دهند. اغلب دختران در پایان ۱۶سالگی و پسرها در پایان ۱۸سالگی به بلوغ کامل رسیدهاند و میتوانند تحت عمل رینوپلاستی قرار گیرند. از طرف دیگر امروزه تعداد قابلتوجهی از متقاضیان رینوپلاستی افراد بالای ۴۰سال هستند. درمورد این دسته از کاندیداها با این شرایط سنی باید بگوییم که چنانچه وضعیت عمومی و سلامت فرد خوب باشد هیچوقت برای رینوپلاستی دیر نیست.
جراحی باز و بسته برای عمل رینوپلاستی چه تفاوتی با هم دارند؟ همانطور که میدانید جراحی بینی به دو صورت باز و بسته انجام میشود که هرکدام از این روشها بنا به شرایطی انجام میشوند. روش باز به روشی گفته میشود که بین سوراخهای بینی یک برش ظریف میزنیم که در این حالت پوست بهراحتی از روی بینی بلند میشود، اما در روش بسته برشهایی از داخل بینی زده میشود. با این حال در هر دو روش پوست از اسکلت بینی جدا میشود چراکه برای دسترسی به اسکلت بینی این کار لازم است. با این حال هر یک از روشها، مزیتها و معایبی را به همراه دارند. بهعنوان مثال در جراحی باز دید پزشک بهتر است و راحتتر میتواند تغییرات لازم را انجام دهد در صورتی که در جراحی بسته این امکان بهراحتی وجود ندارد اما در مقابل بعد از عمل ترمیمها سریعتر و راحتتر انجام میشوند و حتی میتوان گفت برعکس روش باز خبری از جای زخم نیست. با این حال روش باز بیشتر انجام میشود اما اگر فردی نخواهد جای زخم برایش باقی بماند، از روش بسته استفاده میشود. بهطور کلی میتوان گفت:
مزیت روش بسته در این است که:
برش پوستی در ناحیه کلوملا را ندارد. زمان عمل کوتاهتر است. تورم بعد از عمل بینی کمتر است. مزیتهای روش باز:
دید بهتر جراح توانایی برای انجام عمل در بینیهای مشکل سهولت در گذاشتن گرافتهای غضروفی و استخوانی یا پروتزها اما باید به این نکته اشاره کنیم که برخیها فکر میکنند اگر کنارههای بینیشان بخیه خورده باشد، به این معناست که از روش باز استفاده شده است؛ در صورتی که برای اصلاح پرههای بینی در هر روش (چه باز، چه بسته) ممکن است نیاز به ایجاد برش در این ناحیه باشد. اصولا اگر اشکالات بینی خفیف و محدود به برجستگی (قوز) استخوانی/غضروفی باشد و سر بینی نیاز به اقدام محدود داشته باشد، روش بسته ارجح است، ولی در جراحیهای ترمیمی (عمل بار دوم)، دفرمیتیهای ناشی از ضربه، اشکالات و غیر قرینگیهای سر بینی، اشکالات مادرزادی بینی (بینی/لبشکری) روش باز اولویت دارد. در جراحی بینیهای گوشتی از آنجا که جهت فرم گرفتن غضروفهای ضعیف موجود غالبا نیاز به تقویت و بازسازی وجود دارد روش باز شاید مناسبتر باشد.
نتیجه جراحی بینی، آیا مشخص است؟ قبل از عمل جراحی نمیتوان بهطور دقیق اعلام کرد که بینی بعد از جراحی به چه شکل در خواهد آمد چراکه عوامل زیادی در این امر دخیل هستند. ازجمله کیفیت پوست بینی یکی از فاکتورهای اصلی تعیینکننده نتیجه نهایی عمل بینی است. غیر از پوست، تبحر و تجربه جراح هم میتواند در این زمینه دخیل باشد.
پس از عمل جراحی پلاستیک بینی رعایت چه نکاتی ضروری است؟
در 24ساعت اول پس از عمل بهتر است در جهت کاهش تورم دور چشم از کیسه یخ روی چشمها استفاده شود. طی چند هفته پس از عمل برای بهتر شدن تنفس میتوان روزانه در چند نوبت با محلول سرم نمکی، داخل بینی را شستوشو داد. تا دو هفته پس از عمل سعی شود از تخلیه ترشحات بینی با فشار خودداری شود. رفتن به مسافرت بعد از 5 تا 7روز بعد از عمل بلامانع است. در هفتههای اول پس از عمل لازم است از قرار گرفتن در معرض آفتاب خودداری شود. طی روزهای اول پس از عمل از هرگونه ضربه به بینی باید پرهیز شود. بهعنوان مثال هنگام خواب باید طاق باز خوابید. هنگام خوابیدن سعی شود نیمتنه بالاتر از پاها قرار گیرد تا ورم کمتری در ناحیه صورت ایجاد شود. در هفتههای اول پس از عمل لازم است از فعالیتهای بدنی شدید و ورزشهای سنگین اجتناب شود. از خوردن غذاهایی که به جویدن طولانی نیاز دارند در هفتههای اول باید پرهیز شود. در هفته اول پس از عمل سعی شود عطسه با دهان باز انجام شود و از حرکات شدید صورت هنگام خنده و نیز از گریه اجتناب شود. شستن صورت یا حمام کردن به شرطی که پانسمان روی بینی خیس نشود بلامانع است. استفاده از لنزهای تماسی چشم و مواد آرایشی روز بعد از عمل بلامانع است. برای جراحی بینی بیهوشی بهتر است یا بیحسی موضعی؟ امروزه با پیشرفتهای بسیار زیادی که در بیهوشی صورت گرفته، در صورت رعایت تمام استانداردهای لازم، یک بیهوشی کامل بهتر از بیهوشی موضعی است.
آیا دفعاتی که میتوان اعمال جراحی بینی انجام داد،محدودیت دارد؟ خیر. اما مطمئنا هر چه بینی دفعات زیادتری عمل شود احتمال عارضه زیادتر خواهد داشت. اما این بدان معنا نیست که افراد در صورت وجود مشکل و اختلالات شدید عملهای بعدی را انجام ندهند، زیرا اگر عمل با دقت، با حوصله و تکنیک مناسب انجام شود، میتواند نتایج قبلی را بهبود دهد.
انواع جراحی زیبایی - جراحی سینه خانم ها ممکن است به دلایل مختلف بدنبال جراحی سینه برای بهبود ظاهر بدن خود باشند. روش های مختلفی برای جراحی زیبایی سینه در خانم ها وجود دارد. مثل لیفت، پروتز و...
انواع روش های جراحی سینه عبارتند از: افزایش سایز سینه ها: این کار به کمک پروتز ها و هم چنین تزریق چربی به فرد قابل انجام می باشد. گاهی فرد به دلیل سایز کوچک سینه ها تصمیم به این جراحی می گیرد. قرینه کردن سینه ها: گاهی مشکل عدم قرینگی وجود دارد و فرد نیاز به جراحی زیبایی سینه پیدا می کند. گاهی نیز تغییرات ظاهری بدن در اثر بارداری و شیردهی فرد را متمایل به جراحی زیبایی سینه می کند. لیفت سینه ها:
گاهی در اثر بارداری و یا کاهش وزن، بخشی از پوست فرد افتاده می شود و در ظاهر و زیبایی اندام وی اثر می گذارد. با جراحی و لیفت قسمت های افتاده می توان این مشکل را رفع کرد. علاوه بر بارداری و شیردهی؛ گاهی نیز در اثر افزایش سن و تغییرات پوستی، بدن فرد افتاده می شود و سینه ها نیاز به لیفت پیدا می کنند. بانوان با انجام جراحی های زیبایی پیکر، اعتماد به نفس بیشتری پیدا می کنند. کاهش سایز سینه ها: این جراحی به دلایل متفاوتی انجام می شود. گاهی وزن زیاد سینه ها، برای فرد ناراحتی های فیزیکی ایجاد می کند . در نتیجه کاهش سایز سینه ها، سبب تسکین درد فرد خواهد شد. گاهی نیز به دلایل زیبایی فرد نیاز به انجام جراحی زیبایی سینه پیدا می کند.
یکی از عمل های جراحی زیبایی که توجه بسیاری از خانم ها را به خود جلب کرده است، عمل لیفت سینه یا همان ماستوپکسی است که مربوط به رفع افتادگی های سینه و رفع برخی از نابهنجاری های آن است. بسیاری از خانم هایی که بر اثر عواملی هچون کاهش یا افزایش وزن، حاملگی، شیردهی، روند طبیعی پیری، جاذبه و وراثت دچار افتادگی سینه و تغییر شکل آن می شوند چاره ای جز عمل لیفت سینه برای خود نمی بینند. عمل لیفت سینه تحت بیهوشی عمومی صورت می گیرد و بین 5/1 تا 2 ساعت و حتی بیشتر طول می کشد. در صورت عدم بروز مشکل خاصی در فرایند جراحی لیفت سینه، نیازی به به بستری شدن بیمار نمی باشد و بلافاصله مرخص می گردد. عمل لیفت سینه به روش های مختلفی صورت می گیرد که این خود بسته به نوع افتادگی سینه یا سایر ناهنجاری های سینه در بیماران مختلف، از یک نفر به نفر دیگر فرق می کند. جراحی لیفت سینه با ایجاد نوعی برش در سینه و برداشتن پوست اضافی سینه و در نتیجه بالا کشیدن سینه صورت می گیرد. برای افرادی که سینه های کوچکی و درنتیجه افتادگی کمتری دارند، سایز برش ها از سایز استاندارد کوچک تر خواهد بود و همزمان می توان عمل پروتز سینه را برای آنها انجام داد. از سوی دیگر افرادی که علاوه بر افتادگی سینه با مشکل بزرگی سینه مواجه هستند، می توان علاوه بر عمل لیفت سینه، کاهش سایز سینه را برای آنها انجام داد. نوع تکنینک مورد استفاده در عمل لیفت سینه به عوامل مختلفی همچون میزان افتادگی و شل شدگی سینه، فرم و سایز سینه، موقعیت نوک سینه، کیفیت پوست بیمار و خاصیت کشیدگی یا ارتجاعی آن، حجم پوست مازاد سینه و.... بستگی دارد. انواع برش هایی که در لیفت سینه می توان از آن استفاده کرد عبارتند از برش دایره ای به دور هاله سینه(dount)، برش طراحی به صورت سوراخ کلید (lolly pop,keyhole)، طراحی لنگر شکل یا Tمعکوس و لیفت سینه هلالی. دکترا حمیرا لعل خوشاب؛ فوق تخصص جراحی پلاستیک، ارائه دهندۀ خدمات در زمینۀ جراحی لیفت سینه.
جراحی زیبایی نوعی جراحی پلاستیک است که با هدف بهبود ظاهر فرد انجام می شود. اما در مورد انجام جراحی زیبایی بایستی دقت و وسواس کافی به خرج دهید. در سال های اخیر جراحی زیبایی در تمام جهان، محبوبیت بسیار زیادی پیدا کرده است. کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و عمل های زیبایی زیادی هرروزه، برای قسمت های مختلف صورت و پیکر در کشورمان در حال انجام است. اما انتخاب نوع عمل جراحی مورد نیاز فرد، باید با دقت و با مشورت با جراح زبده ای انجام شود. نتایج روش های جراحی نیز متفاوت است ، برخی موقت هستند ولی اغلب به صورت دائمی باقی می مانند. بنابراین بسیار مهم است که جراحی تان توسط یک متخصص با تجربه انجام شود. فرایند عمل به این صورت است که ؛ قبل از انجام جراحی زیبایی، با جراح تان مشاوره خواهید داشت و بررسی های پزشکی لازم در خصوص تان انجام می شود. اگر منع جسمی و پزشکی برای انجام عمل نداشته باشید؛ جراح تان با انجام جراحی موافقت می کند. بخش مهمی از جراحی پلاستیک، جراحی بازسازی و ترمیمی می باشد. افرادی که در اثر عوامل مختلف مثل حادثه و ... آسیب می بینند و بخشی از زیبایی خود را از دست می دهند به کمک جراحی پلاستیک و زیبایی می توانند اعتماد به نفس از دست رفته شان را بازیابند. هدف از جراحی پلاستیک در این موارد؛ بهبود عملکرد و ایجاد یک ظاهر نرمال به بخشی از بدن فرد است که آسیب دیده است.
کوچک کردن شکم ابدومینوپلاستی:
يكي از شايع ترين شکایات مراجعین در جراحي هاي زيبايي مشکلات مربوط به ناحیه شكم و پهلو ها است که این افراد از برجستگي و چاقی بيش از حد این ناحیه ، شلي وافتادگي پوست شكم و يا وجود ترك هاي فراوان در پوست شكم خود رنج می برند برای این افرادپیدا کردن لباس مناسب سخت و پوشيدن بسياري از لباس ها غير ممكن است . در بسیاری از موارد انجام حرکات ورزشی دشوار میشود وگاهی فرد دچار کمردرد و عفونتهای پوستی زیر چین شکم میشود
ويزيت قبل از عمل در مطب: حداقل يك يا دو و یزيت اوليه در مطب ضروري است كه بايد بيمار درباره خواسته هاي خود با جراح صحبت كند. ممكن است تمام خواسته هاي بيمار انجام پذیر نباشد كه به بيمار گفته میشود دیدن عکسهای قبل و بعد از عمل بیماران دیگر مي تواند مثالهايي از اين عمل را به شما نشان دهد ولی مقایسه نتیجه عمل خود با دیگران فقط در صورتی که وضعیت شما شبیه هم باشد منطقی میباشد . پس از معاینه دقیق و بر اساس وضعیت سلامتی فرد آزمایشات لازم درخواست میشود. ابدومينوپلاستي در عمل جراحی ابدومينوپلاسی برشي در قسمت تحتاني شكم (مثل برش سزارين ولی طویل تر از آن) روی پوست شكم داده میشود و تمام پوست و چربی جدار شکم در پایین ناف برداشته شده و ناف طبیعی بیمار حفظ میشود تا بعدا از سوراخ جديدي در پوست خارج شود سپس پوست باقی مانده شکم در بالاتر از ناف تا حدودی از عضلات جدار شكم جدا میشود تا اجازه دهد که پوست باقی مانده را بتوانیم به اندازه کافی بکشیم تا بتوانیم آن را به لبه پایینی برش شکم متصل کنیم .در طی این عمل چنانچه عضلات جدار شکم بخصوص در خط وسط در بالا و پایین ناف شل شده باشد (این وضعیت بیشتر در خانمهایی شایع است یک یا چند بار حاملگی داشته اند) ترمیم میشود تا هم برآمدگی جدار شکم کم شده وشکم صافتر شود و هم خط کمر باریکتر شود.باید توجه داشت که بزرگی و بر آمدگی شکم فقط بعلت شل بودن جدار شکم نیست و تجمع زیاد چربی در داخل شکم در اطراف احشاء شکمی در افراد چاق (که تنها راه درمان آن کاهش وزن است) و تجمع چربی زیر پوست شکم در این افراد از علل دیگر آن میباشد..با ليپوماتيك و ليپوليز هم فقط میتوان چربی زیر پوستی را کم کرد و با توجه به اینکه با لیپو در حین عمل فقط چند لیتر (حداکثر 8-4) میتوان چربی خارج کرد پس اگر افراد انتظار بالایی از نتیجه این عمل دارند و میخواهند شکم آنها کاملا صاف وگود شود باید با کاهش وزن به وزن طبیعی نزدیکتر شوند و چربی داخل شکم و زیر پوستی را به حداقل برسانند . .. . در این عمل تماما از بخیه های قابل جذب استفاده شده وبه طریق پلاستیک دوخته میشود . با تکنیکهای خاصی ناف به محل جدیدش دوخته میشود بطوریکه بعد از عمل اندازه آن طبیعی شده کمی در گودی قرار میگیرد ومحل بخیه ها مشخص نمیشود و شکل کاملا جذابی پیدا میکند. طول برش جراحی بسته به فرم افتادگي ومقدار پوست اضافه در ناحیه شکم و پهلو برای هر فردی فرق میکند. جهت تعیین طول تقریبی برش میتوانید در حالت نشسته کمی به جلو خم شوید خطی که در چین زیر شکم تشکیل میشود تقریبا معادل با طول برش خواهد شد.خط برش جراحی کاملا توسط لباس زیر پوشیده و پنهان خواهد شد. در این عمل علاوه بر اصلاح ظاهر شکم , ناحیه پوبیس (قسمت بالای دستگاه تناسلی ) با برداشتن چربی ها و پوست اضافه آن اصلاح و بالا کشیده میشود و افتادگی پوست داخل ران نیز خودبخود تا حدودی اصلاح میشود. . در این عمل تماما از بخیه های قابل جذب استفاده شده وبه طریق پلاستیک دوخته میشود . با تکنیکهای خاصی ناف به محل جدیدش دوخته میشود بطوریکه بعد از عمل اندازه آن طبیعی شده کمی در گودی قرار میگیرد ومحل بخیه ها مشخص نمیشود و شکل کاملا جذابی پیدا میکند. طول برش جراحی بسته به فرم افتادگي ومقدار پوست اضافه در ناحیه شکم و پهلو برای هر فردی فرق میکند. جهت تعیین طول تقریبی برش میتوانید در حالت نشسته کمی به جلو خم شوید خطی که در چین زیر شکم تشکیل میشود تقریبا معادل با طول برش خواهد شد.خط برش جراحی کاملا توسط لباس زیر پوشیده و پنهان خواهد شد. در این عمل علاوه بر اصلاح ظاهر شکم , ناحیه پوبیس (قسمت بالای دستگاه تناسلی ) با برداشتن چربی ها و پوست اضافه آن اصلاح و بالا کشیده میشود و افتادگی پوست داخل ران نیز خودبخود تا حدودی اصلاح میشود. عمل آبدومینوپلاستی یا عمل زیبایی شکم از جمله عمل های زیبایی است که بر خلاف بسیاری دیگر از جراحی های پلاستیک و زیبایی، در زمرۀ جراحی های عمده قرار می گیرد. این عمل می تواند یک عمل یک جراحی دو ساعته یا یک عمل سنگین پنج ساعته باشد. آبدومینوپلاستی اقدامی تهاجمی برای صاف و کشیده کردن شکم و سفت کردن عضلات جداره آن می باشد. از این عمل جراحی برای کاهش وزن استفاده نمی شود و باید فرد پس از پشت سرگذاشتن رژیم غذایی و ورزش و نتیجه نگرفتن از آنها در جهت کشیده و سفت کردن شکم خود، به این عمل روی آورد. در عمل آبدومینوپلاستی بخشی از چربی اضافی و قسمتی از پوست زائد شکم از آن ناحیه جدا می شود تا شکم تخت و سفت گردد. در مجموع اموری همچون بارداری، بالارفتن سن، کاهش وزن و جراحی های چاقی از جمله مواردی هستند که ممکن است باعث شلی و افتادگی در ناحیه شکم شوند و در نتیجه نیاز به عمل آبدومینوپلاستی را در فرد ایجاد کنند. در دوران بارداری ماهیچه های شکم با کشش زیاد مواجه می شوند که وضعیت ارتجاعی پوست خود به این امر دامن می زند. در دورۀ پس از بارداری معمولا پوست به حالت اولیه خود بر می گردد در حالیکه ماهیچه های جدا شده در قسمت شکم توانایی بازگشت به حالت اولیه را ندارند. افرادی که در نتیجۀ عمل های کاهش وزن، بخشی از وزن خود را در ناحیه شکم از دست داده باشند ممکن است با چنین رفتاری از سوی ماهیچه ها و پوست شکم خود مواجه شوند. در این افراد پوست زائد و جداشدگی ماهیچه های شکم سبب می شود تا عمل آبدومینو پلاستی صورت گیرد. آبدو مینوپلاستی در طیفی از عمل های سبک تا عمل های سنگین قرار می گیرد که به ترتیب عبارتند از: مینی آبدو مینوپلاستی، آبدومینوپلاستی کامل و آبدومینوپلاستی گرداگرد که سنگین ترین و وسیع ترین نوع این عمل جراحی است که حتی ممکن است بیش از یک جلسه صورت گیرد.
با توجه به مزایای لیپوماتیک، این جراحی در میان بیماران محبوب شده است. این یک روش امن است و چربی را با آسیب های کمتری به بافت های بدن، برطرف می کند و بیماران یک دوره بهبودی کوتاه مدت را تجربه می کنند. چربی های اضافی بدن، تناسب اندام را مختل می کنند، اما نگران نباشید، لیپوماتیک یک روش موثر و بدون خطر است. در این جراحی، چربی های اضافی با لرزش و حرکت سریع یک لوله کوچک (کانولا) برداشته می شود. برای ایجاد این حرکت و لرزش، از فشار هوا استفاده می شود، بنابراین، بدون آسیب به بافت های اطراف تخلیه چربی انجام می شود.
دستگاه های لیپوماتیک سیستم امنیتی دارند، اگر کانولا با یک بافت بدون چربی تداخل داشته باشد، آن را متوقف خواهد کرد در نتیجه به بافت های غیر چربی بدن تان آسیبی نخواهد رسید. به این ترتیب، لیپوماتیک یکی از موثرترین روش های لاغری موضعی است.
با توجه به دقت و عدم آسیب بافت، چربی استخراج شده قابل استفاده برای سایر مناطق بدن می باشد. برخی از بیماران ممکن است کبودی یا تورم کمی نیز داشته باشند که بسیار نادر است. در این عمل نیازی به بستری شدن نیست.
پیکر تراشی با روش اولترا زد(ultra z) در حال حاضر یکی از جدیدترین و پیشرفته ترین روش های پیکر تراشی، لاغری و تناسب اندام روش و تکنولوژی اولترا زد می باشد که می تواند در یک روز باعث لاغری و تناسب اندام گردد. با این روش پیکر تراشی در عرض یک ساعت می توان شکم صاف، زیبا و متناسب داشت. پیکر رتاشی با روش اولترا زد بیشتر به یک معجزه شبیه است اما واقعی و مورد تایید می باشد. البته پیکر تراشی با این روش باید با دستگاه های اورژینال و اصل و تحت نظر پزشک متخصص انجام گیرد. مزایای پیکر تراشی با روش اولترازد یکی از عمده ترین مزایای پیکر تراشی با روش اولترا زد ترخیص شخص بلافاصله بعد از کار می باشد. روش و دستگاه مورد استفاده در پیکر تراشی اولترازد نیز دارای برتری هایی نسبت به روش های پیش از خود می باشد که به طور خلاصه می توان به موارد زیر اشاره کرد: انجام جلسات در مطب – تاثیر گذاری – پیکر تراشی غیر تهاجمی و بدون احتیاج به جراحی – بدون درد و احساس ناراحتی در جلسه درمانی و بعد از آن – نداشتن دوره نقاهت – لاغری و پیکر تراشی با قابلیت اجرا در تمام مناطق بدن – سرعت بالا پیکر تراشی در هر جلسه – حجم خروجی بالای چربی در کمترین زمان – لیفتینگ همراه تخلیه چربی و در نتیجه سفتی بدن. مکانیسم پیکر تراشی اولترازد – اولترازد چگونه عمل می کند دستگاه اولترا زد با ایجاد امواج HIFU یا همان امواج اولترا سوند یا تمرکز و تراکم بالا باعث تحریک پر قدرت فیبروبلاستها در یک جلسه گردیده و در همان جلسه جراحی ، کلاژن سازی و لیفتینگ پر قدرت پوستی آغاز می گردد که نتیجه آن شروع لیفتینگ پوست همزمان با عمل جراحی لاغری و کاهش سایز بیمار میباشد . دکترا حمیرا لعل خوشاب؛ جراح پلاستیک ترمیمی، ارائه دهندۀ خدمات در زمینۀ پیکر تراشی.
نسبت جمعیت شهرنشین به جمعیت روستایی در چین، ۵۴ درصد است که اگرچه عینا با نسبت جهانی برابری میکند اما در مقایسه با آمریکا و اروپا که به ترتیب ۸۰ درصد و ۷۲ درصد جمعیت کشورها در آنها «شهرنشین» محسوب میشوند، از نوعی غفلت چینی در توسعه فیزیکی و جمعیتی شهرها حکایت میکند. بخشی از این عقبماندگی در چین، از قوانین محدودکننده رشد فیزیکی کلانشهرها –سهمیه زمین- نشات میگیرد. از اینرو، با توجه به توصیه اخیر دفتر «برنامه اسکان بشر ملل متحد» (هبیتات در سازمان ملل) که بر توسعه مطلوب شهرها تاکید دارد، دومین اقتصاد جهان تصمیم گرفته از ظرفیت بکر شهرهای مستعد افزایش جمعیت، برای تغییر موتور رشد اقتصادی خود بهره ببرد.
قرار است نسل نوین فعالیتهای اقتصادی و تجاری در کشور چین برخلاف آنچه طی سالهای اخیر با اهرم «نیروی کار ارزان» در قالب اقتصاد تولیدی و در شهرهای مستقل از یکدیگر شکل گرفته بود، به صورت اقتصاد سوار بر «نوآوری و خدمات نوین» به اجرا دربیاید. جمعیت شهرنشین در برخی کشورها به شکل افسارگسیخته و با بدترین مدل رشد فیزیکی شهرها، رو به افزایش است. در چین، کمتر از ۱۰درصد جمعیت، در کل کلانشهرها ساکن هستند اما در مثلا ایران، فقط در یک کلانشهر –تهران- ۱۱ درصد جمعیت کل، ساکن هستند که از تراکم بالای جمعیت در کلانشهرها حکایت دارد.
بدترین مدل گسترش شهرها، رشد بدقواره بهصورت عدم ارتباط شهرهای بزرگ و کوچک پیرامون یکدیگر میتواند باشد که باعث وابستگی شهرهای اطراف به شهر اصلی از بابت اشتغال و تحمیل هزینههای مضاعف به شهر مادر میشود. در چین اما با تمایل دولتهای محلی و تصمیم دولت مرکزی، طرح تکثیر «خوشههای شهری» در قالب ایجاد مجموعههای شهری مرتبط با هم، در دستور کار قرار گرفته است. در «خوشههای شهری»، فعالیتهای اقتصادی نوین از طریق ارتباط شهرهای یک مجموعه شهری رونق میگیرد و در این مسیر، «صرفه در مقیاس» به رشد فعالیتهای تجاری مرتبط کمک میکند.
طرح افزایش «خوشههای شهری» که نمونه آن مثلث کلانشهرهای گوانگژو، شانگهای و شنزن در اطراف رود یانگ تسه است، یک مسیر برای افزایش جمعیت شهری در چین است. در شکل دوم، دولتهای محلی کلانشهرها به دنبال تغییر کاربری اراضی روستایی اطراف و گسترش افقی شهر هستند. این مسیر از یکسو رشد اقتصادی بیشتر برای چین را تضمین میکند و از سوی دیگر چالش فعلی دولت در بازار مسکن از بابت کمبود شدید زمین برای عرضه خانه را جبران میکند. صاحبنظران اقتصادی در چین انتظار دارند رشد جمعیت شهرنشین با این دو شکل، تولید ناخالص داخلی در نواحی شهری را تا ۱۰ برابر افزایش دهد. توسعه شهرمحور، رویکرد تازه چین
رشد اقتصادی چین در دهههای اخیر شگفتیساز بوده است. اما چین از یکی از مظاهر اقتصادهای بزرگ یعنی کلانشهرها بیبهره است. در سالهای اخیر این کشور کوشیده است کلانشهرهایی در مقیاس جهانی ایجاد کند و از مواهب این کلانشهرها در جهت شکوفایی اقتصادی بهرهگیرد. اما چرا جمهوری خلق چین هنوز کلانشهرهایی متناسب و با جمعیت و اقتصادش ندارد و چرا امروز به ایجاد چنین قطبهایی همت گماشته است. چه سناریویی برای دستیابی به این مهم در پیش گرفته است و کلانشهرها چگونه خواهند توانست اقتصاد بزرگ چین را دگرگون کنند؟ ژانگ جون اقتصاددان چینی و مدرس کرسی اقتصاد در دانشگاه فودان شانگهای به این موضوع پرداخته است. این مقاله در پایگاه تحلیلی پروجکت سیندیکیت منتشر شده است.
چین در چهار دهه اخیر رشد اقتصادی پرسرعتی را تجربه کرده است. اما یکی از منابع قدرتمند رشد را هنوز کاملا به دست نیاورده است: شهریت. امروزه ظرفیت کلانشهرها به عنوان موتور محرک پویایی و رفاه بیشتر، اهمیت ویژهای یافته که بحق شایسته آن است. در طول دهه گذشته چین تلاش کرده از اقتصاد تولیدی که بر پایه نیروی کار ارزان شکل گرفته بود، به سمت اقتصادی با ارزش افزوده بیشتر حرکت کند. این مدل جدید اقتصادی بر پایه دستاوردهای چین در افزایش بهرهوری پیریزی خواهد شد و نوآوریها در این مدل نقش پیشران را برعهده خواهند داشت. برای تسهیل چنین تغییر جهتی، «شهریسازی» امری ضروری خواهد بود. یکی از دلایل آن، صرفه در مقیاس است. جای خالی شهرهای بزرگ
چین در حال حاضر پرجمعیتترین کشور جهان و دومین اقتصاد جهان است. اما تنها نیمی از جمعیت چین در مناطق شهری سکونت میکنند و کمتر از ۱۰ درصد جمعیتش در کلانشهرها اقامت دائمی دارند. به این ترتیب رتبه شهرنشینی در چین، از میانگین جهانی بسیار پایینتر است. رشد کلانشهرها-مناطق شهری با جمعیتی بیش از ۱۰میلیون نفر- تا مدتها بر اساس قوانین سختگیرانه دولت و سازمانهای برنامهریزی ممنوع بود. در حقیقت، در صنعتیسازی سریع، کلانشهرها کمتر از شهرهای کوچکتر موفق بودهاند. شهرهای کوچکتر راحتتر میتوانند از سد محدودیتها عبور کنند. محدویتهایی نظیر انباشت سرمایه تولیدی، جلب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و کارآفرینی. شهر کوچک «کونشان» در دهه ۱۹۹۰ به مرکز تولید قطعات الکترونیکی در چین تبدیل شد.
شهرهای استان گوانگ دونگ توانستند خود را با زنجیره تامین بینالمللی هماهنگ و چین را به عنوان «کارخانه جهان» معرفی کنند. اما با وجود اینکه نقش شهرهای کوچک در توسعه چین را نباید نادیده گرفت، ظرفیتهای زیاد کلانشهرها برای پیشرفت تولید در آینده، باید شناسایی شود. نتیجه این پیشرفتها، افزایش تولید ناخالص ملی خواهد بود. امروزه، چین تنها چهار شهر رده اول (با جمعیتی بیش از ۲۰ میلیون) دارد: پکن، شانگهای، گوانگژو و شنزن. با در نظر گرفتن جمعیت کنونی و اندازه اقتصاد چین، این عدد چندان قابل توجه نیست. حتی نمیتوان با قطعیت پذیرفت که این کلانشهرها، از منظر جمعیت یا میزان نقشآفرینی در رشد اقتصادی، به ظرفیت نهایی خود رسیدهاند. علاوهبر این، چین شهرهای رده دوم متعددی دارد که اگر مجال یابند، به شهرهای رده اول تبدیل خواهند شد. دولت چین بهمنظور اینکه ظرفیت شهرها را به حد اعلا برساند، باید بسیار منعطفتر و تطبیقپذیرتر عمل کند. مخالفت با شهرها، پسماند قوانین کهنه
سیاستهای کنترل محدودههای شهری نیازمند بازنگری است. چین ناگزیر است سیستم کهنه «سهمیه زمین» را ملغی سازد. این سیستم، وسعت زمینهایی را که شهرها میتوانند برای توسعه تولید به خدمت بگیرند، محدود میسازد و همچنین سهم زمینی بیتناسب را در اختیار کارخانهها میگذارد. نتیجه پیروی از چنین سیستمی، ایجاد فشار روزافزون برای افزایش هزینههای مسکن خواهد بود که در حال حاضر نیز سرسامآور است. سرانجام چنین وضعیتی، رشد و توسعه پایدار نخواهد بود. خبر خوش آن است که حکومتهای محلی در حال رایزنی با حکومت مرکزی هستند تا محدودیتهای موجود را تسهیل یا حذف کنند. تقسیمات شهری در چین، محدوده شهرها و روستاها را تبیین میکند. روستاها در این تقسیمات با عنوان «بخش» مشخص شدهاند و عمدتا به فعالیتهای کشاورزی اشتغال دارند.
مثلا بیش از نیمی از وسعت منطقه تحت حاکمیت «شانگهای» را اراضی روستایی تشکیل میدهد. در صورتی که امکان تغییر ماهیت این اراضی پیشبینی نشده باشد، توسعه تجارت در شانگهای عملا امکانپذیر نخواهد بود. امروزه حکومتهای محلی سیاست «تبدیل اراضی بخشها» را در پیش گرفتهاند که مورد تایید حکومت مرکزی نیز هست. این رویه به ساخت مسکن و توسعه مناطق صنعتی و تجاری در اراضی روستایی، وجهه قانونی میبخشد. راهبرد تازه، خوشههای شهری
راهبرد دیگری که تغییر جهت چین به سوی مدل توسعه شهرمحور را تسریع خواهد کرد، پررنگ شدن نقش خوشههای شهری در رشد مناطق کمتر توسعه یافته است. از نظر اقتصادی، دلتای رودهای یانگتسه و پرل، که کلانشهرهای گوانگژو، شانگهای و شنزن را احاطه کرده است، مسلما یکی از مهمترین نقاط تراکم است که در مقیاس و همکاری متقابل در این منطقه، منجر به بهبود بهرهوری خواهد شد و کسب منافع بسیار را ممکن خواهد ساخت. حکومت چین در این زمینه وارد عمل شده است. در ماه مارس سال جاری، لیله چیانگ، نخستوزیر جمهوری خلق چین، برنامهای برای توسعه یک خوشه شهری در منطقه گوانگدونگ-شانگهای-ماکائو ارائه کرد که ۹ شهر از جمله گوانگژو و شنزن و همچنین بخشهایی از مناطق تحت حاکمیت دولتهای خودمختار هنگکنگ و ماکائو را نیز در بر میگیرد. در فاصله سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ تولید ناخالص ملی در این ناحیه از ۸۲ میلیارد دلار به ۴۲/ ۱ تریلیون دلار افزایش یافت و این منطقه را به سومین قطب اقتصاد شهری جهان، پس از نیویورک و توکیو، تبدیل کرد. اما جمعیت این منطقه به سرعت در حال افزایش است و سرانه تولید ناخالص ملی در این ناحیه از نصف این مقدار در توکیو نیز کمتر است. این امر نشان میدهد ظرفیتهای موجود در منطقه هنوز شکوفا نشدهاند.
علاوهبر این، مقامات چینی نیمنگاهی نیز به منطقه دیگری دارند که مرکز آن در خلیج «هانگژو» واقع شده و از آنجا که با دلتای رود یانگتسه همپوشانی دارد، میتواند در یکپارچهسازی این منطقه ثروتمند نقش عمدهای ایفا کند. چنین خوشهای، کلانشهر ساحلی شانگهای و ۱۰ شهر بسیار مهم دیگر را در سراسر استانهای چجیانگ و جیانگسو شامل خواهد شد. این مجموعه، بنادری در سطح استانداردهای جهانی، نظیر بندر نینگبو-ژوشان خواهد داشت که از نظر تناژ محمولهها پرترددترین بندر جهان است. این مجموعه، دو منطقه آزاد تجاری را (از میان ۱۱ منطقه آزاد تجاری کنونی چین) در بر خواهد گرفت. نتیجه تشکیل چنین خوشهای، ایجاد یک منطقه تجاری در حد و اندازه سانفراسیسکو یا توکیو است. رشد اقتصادی چین در چهار دهه گذشته بینظیر بوده است. اما چین هنوز باید برای رسیدن به جایگاه یک کشور ثروتمند تلاش کند. چین اقتصادش را به سویی سوق میدهد که هر چه بیشتر دانشبنیان و فناوریمحور باشد. این تلاشها به افزایش دور از انتظارِ قدرت چین منجر خواهد شد و بهترین مثالش، تلاش چین برای آزاد ساختن ظرفیت کلانشهرهاست.
تایج پایش ملی محیط کسب و کار ایران در اولین فصل امسال از مساعدتر شدن اکثر مولفههای موثر بر محیط کسب و کار حکایت دارد. بررسیهای انجام شده از سوی اتاق بازرگانی ایران نشان میدهد در بهار ۹۶، عدد شاخص ملی کسب وکار به ۶۹/ ۵ رسیده که اندکی بهتر از زمستان ۹۵ است. در این پایش، نمره ۱۰ بدترین ارزیابی است و هرچه رقم پایینتر باشد، نشاندهنده بهبود محیط کسب و کار است؛ بنابراین نمره ۶۹/ ۵ که برای وضعیت شاخص ملی کسب و کار در فصل بهار ارزیابی شده، اندکی بهتر از وضعیت این شاخص در ارزیابی مرکز آمار و اطلاعات اقتصادی اتاق بازرگانی ایران در زمستان ۹۵ با میانگین ۸۳/ ۵ بوده است. گزارش حاضر، ادراک سنجی از وضعیت مولفههای محیط کسب وکار در بهار ۹۶، از ۱۷۰۰ فعال اقتصادی زیرمجموعه سه اتاق بازرگانی، اتاق تعاون و اتاق اصناف ایران است. در این طرح اطلاعات گستردهای در زمینه ۲۸ مانع اصلی در محیط کسب وکار کشور جمعآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
بهبود محیط کسب و کار یکی از مهمترین راهبردهای توسعه اقتصادی در هر کشور به شمار میرود و علاوه بر آن هر چه محیط کسب وکار در یک کشور شرایط بهتری داشته باشد، بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینی بیشتر و هرچه بهرهبرداری از فرصتهای کارآفرینی در جامعهای بیشتر باشد، عملکرد اقتصاد آن کشور و خلق ارزش و ثروت در آن جامعه نیز بیشتر میشود. با این حال بهبود محیط کسب و کار، نیازمند برنامهریزی و سیاستگذاری مطلوب است که دستیابی به این مهم نیز نیازمند وجود فرآیندی مستمر برای پایش و سنجش وضعیت محیط کسب و کار در هر کشور است.
در همین راستا و در سال ۹۰، نمایندگان مجلس قانون بهبود مستمر محیط کسب وکار را تصویب کردند. به موجب ماده ۴ این قانون، اتاقها موظفند به منظور اطلاع سیاستگذاران از وضعیت محیط کسب وکار در کشور، شاخصهای ملی محیط کسب و کار در ایران را تدوین و بهطور سالانه و فصلی حسب مورد به تفکیک استانها، بخشها و فعالیتهای اقتصادی، سنجش و اعلام کند. اتاق بازرگانی ایران در قالب اجرای یک طرح پژوهشی در سال ۹۴، نسبت به شناسایی و معرفی شاخصهای ملی پایش محیط کسب و کار اقدام کرد و اجرای طرح ملی پایش محیط کسب و کار در اواخر سال ۹۵ را با همکاری اتاقهای تعاون و اصناف ایران در دستور کار خود قرار داد. گزارش حاضر، سومین گزارش فصلی است که اتاق بازرگانی ایران منتشر کرده است.
در بهار ۹۶، فعالان اقتصادی مشارکتکننده در این پایش سه مولفه «دشواری تامین مالی»، «رویههای غیرمنصفانه و ناعادلانه ممیزی و دریافت مالیات»، «بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن قیمتها (مواد اولیه و محصولات) را نامناسبترین و سه مولفه «محدودیت دسترسی به برق»، «محدودیت دسترسی به سوخت (گاز، گازوئیل و...) و «محدودیت دسترسی به ارتباطات (تلفن همراه و اینترنت) را مناسبترین مولفههای محیط کسب و کار کشور نسبت به سایر مولفهها ارزیابی کردهاند.
مهمترین موانع کسب وکار به تفکیک بخشهای عمده اقتصادی نشان میدهد در هر سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات، «دشواری تامین مالی از بانکها» از مهمترین موانع کسب وکار تعیین شده است. مانع دوم در بخش کشاورزی موانع اداری کسب وکار (ادارات و دستگاههای اجرایی مرتبط با کسب و کار) و در بخش صنعت، بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن قیمتها (مواد اولیه و محصولات) و در بخش خدمات، رویههای غیرمنصفانه و ناعادلانه ممیزی و دریافت مالیات عنوان شده است. مانع سوم در بخش کشاورزی بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن قیمتها (مواد اولیه و محصولات)، در بخش صنعت، رویههای غیرمنصفانه و ناعادلانه ممیزی و دریافت مالیات و در بخش خدمات، موانع اداری کسب وکار (ادارات و دستگاههای اجرایی مرتبط با کسب و کار) است.
بر اساس یافتههای این طرح در بهار ۹۶، استانهای سیستان و بلوچستان، کرمانشاه و خوزستان به ترتیب دارای بدترین وضعیت محیط کسب و کار و استانهای فارس، گیلان و خراسان رضوی به ترتیب دارای بهترین وضعیت محیط کسب و کار نسبت به سایر استانها ارزیابی شدهاند.
با توجه به تقسیم رشته فعالیتها در سه بخش عمده کشاورزی، صنعت و خدمات، فعالان اقتصادی سراسر کشور در بهار ۹۶، وضعیت محیط کسب وکار در بخش کشاورزی در مقایسه با بخشهای صنعت و خدمات را مناسبتر ارزیابی کردهاند. در بین رشته فعالیتهای اقتصادی، رشته فعالیتهای «آموزش»، «عمده فروشی و خردهفروشی، تعمیر وسایل و... (صادرات و واردات)» و «ساختمان» به ترتیب دارای بدترین وضعیت کسب وکار و رشته فعالیتهای «سلامت انسان و مددکاری اجتماعی»، «اطلاعات و ارتباطات» و «فعالیتهای حرفهای، علمی و فنی» به ترتیب بهترین وضعیت کسب و کار را در مقایسه با سایر رشته فعالیتهای اقتصادی در کشور داشتهاند. علاوه بر این، مهمترین موانع کسب و کار از نظر فعالان اقتصادی زیرمجموعه هر یک از سه اتاق به تفکیک اعلام شده است.
مهمترین مشکل در مجموع سه اتاق دشواری تامین مالی از بانکها عنوان شده است. مانع دوم از نظر فعالان اقتصادی در اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران، رویههای غیرمنصفانه و ناعادلانه ممیزی و دریافت مالیات و در اتاقهای تعاون و اصناف ایران، بیثباتی و غیرقابل پیشبینی بودن قیمتها (مواد اولیه و محصولات) تعیین شده است. مانع سوم نیز از نظر فعالان اقتصادی اتاق بازرگانی ایران، بیثباتی سیاستها و مقررات و رویههای اجرایی ناظر به کسب و کار و در اتاق تعاون ایران، موانع اداری کسب و کار (ادارات و دستگاههای اجرایی مرتبط با کسب و کار) و در اتاق اصناف ایران، تولید و عرضه نسبتا آزاد کالاهای غیراستاندارد و تقلبی در بازار عنوان شده است. نکته قابل توجه این است که در سه دوره پاییز و زمستان ۹۵ و بهار ۹۶ که اتاق بازرگانی مسوولیت پایش محیط کسب و کار را به عهده گرفته، مهمترین مانع از نظر فعالان اقتصادی «دشواری تامین مالی از بانکها» اظهار شده است. بر اساس این گزارش، میانگین ارزیابی محیط اقتصادی (شامل محیط اقتصاد کلان، محیط مالی، محیط جغرافیایی و ساختار تولید) عدد ۷۷/ ۵ (عدد ۱۰ بدترین ارزیابی است) و میانگین ارزیابی محیط نهادی (شامل محیط سیاسی، محیط آموزشی و علمی، محیط فرهنگی، محیط فناوری و نوآوری، محیط حقوقی و ساختار دولت) عدد ۸۴/ ۵ است. نگاه اجمالی نشان میدهد همانند فصل گذشته محیط جغرافیایی با عدد ۲۰/ ۴ و محیط مالی با عدد ۹۴/ ۷ به ترتیب مساعدترین و نامساعدترین محیطها است.
در بحثهاي متعارف اقتصادي كه با توجّه به مباني فلسفي نظام اقتصاد سرمايهداري مطرح است، هنگام پرداختن به عنصر مالكيت، خداوند در جايگاه مالك مطرح نيست؛ زيرا در مكتب دئيسم(2) كه به صورت يكي از عناصر جهانبيني نظام سرمايه داري مطرح است، هر گونه دخالت پروردگار نفي شده (نمازي 1374: ص 26). اين دخالت كه ميتوانست در زمينه «رابطه خدا با اموال» و «رابطه انسان با اموال» نيز در نظر گرفته شود، مطابق اين ديدگاه، جايگاهي نداشته و به همين سبب، در ادبيات متعارف اقتصادي بررسي نشده است؛ امّا از آنجا كه «مالكيت خداوند» در تبيين جايگاه فلسفي ساختار مالكيتي اسلام نقش بسزايي دارد، لازم است بررسي شود. مالكيت حقيقي خداوند
خداوند، بر تمام جهان هستي سلطنت واقعي دارد و اين، همان معناي مالكيت حقيقي او است. اثبات مالكيت حقيقي براي خداوند به دليل قرآني يا روايي نياز ندارد؛ بلكه نتيجه قهري پذيرش خالقيت او به شمار ميآيد (هادوي تهراني، 1378: ص 123). مالكيت حقيقي خداوند مهمترين مبناي فلسفي ساختار مالكيت اسلامي است كه در بسياري از آيات قرآن كريم از آن ياد شده (بقره (2): 255، 107؛ آلعمران (3): 26؛ نساء (4): 53؛ مائده (5): 17 و 18 و 40 و 120، اعراف (7): 158؛ توبه (9): 116؛ اسراء (17): 111؛ طه (20): 6؛ نور (25): 42؛ فرقان (25): 2؛ فاطر (35): 13؛ ص (38): 10؛ الزمر (39): 6؛ شوري (42): 49؛ حديد (57): 2 و 5؛ بروج (85): 9؛ ملك (67): 1). به طور كلّي، آيات قرآن دلالت ميكنند كه مالكيت حقيقي پروردگار، به شأن خالقيت وي باز ميگردد؛ يعني از آنجا كه وي خالق و ربّ همه اشيا است مالك آنان نيز به شمار ميرود؛ به همينسبب اين مالكيت مطلق بوده، همه تصرّفات را شامل ميشود. (مكارم شيرازي، 1353 ـ 66: ج 17، ص 436، 27، ص 449). از آياتي كه رابطه «خالقيت» و «مالكيت» را ترسيم ميكند، آيات 25 و 26 سوره زمر است: اللَّهُ خَالِقُ كلِّ شيءً وَ هُوَ عَلي كلِّ شيءً وَكِيلٌ لَّهُ مَقَالِيدُ السّمَوَتِ وَ الأَرْضِ وَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآياتِ اللَّهِ أُولَئك هُمُ الْخسِرُونَ. خداوند، خالق همه چيز، و ناظر بر همه اشياء است. كليدهاي آسمان و زمين از آن او است، و كساني كه به آيات خداوند كافر شدند، زيانكارند. مقاليد به معناي كليد، و به گفته لغتشناسان اصل آن از كليد فارسي گرفته شده است. اين تعبير، به طور معمول كنايه از مالكيت يا سلطه بر چيزي است؛ چنانكه ميگوييم: كليد اين كار به دست فلان است؛ پس آيه پيش گفته ميتواند هم اشاره به توحيد مالكيت خداوند، و هم توحيد تدبير و ربوبيت و حاكميت او بر عالم هستي باشد، (مكارم شيرازي، 1353 ـ 66: ج 19، ص 523 و ج 24، ص 315). آنچه در اينجا مطرح شد، به مالكيت حقيقي پروردگار مربوط است؛ امّا نقش اين مالكيت در شكلگيري نهاد مالكيت، مطابق تصويري كه از عوامل پيدايي مالكيت مطرح شد، به تامّل ديگري نياز دارد. مالكيت حقيقي خداوند، به عالم تكوين و هستي باز ميگردد. آفرينش ويژه انسان بهوسيله پروردگار كه قرآن كريم از آن با واژه «فطرت» ياد ميكند (روم (30): 30)، مصداق آشكاري از تأثير مالكيت حقيقي خداوند، در تحقّق عوامل پيدايي نهاد مالكيت است كه در گذشته بررسي شد. انسان با توجّه به اين آفرينش ويژه، از عناصر «گرايش اختصاص دادن اشياء به خود» و نيز «نيكو دانستن اين اختصاص در صورتي كه از نوعي كوشش برخاسته باشد»، بهرهمند ميشود.اين دو عنصر، زمينه مناسبي را براي تصوّر و اعتبار رابطه مالكيت، نزد فرد فراهم ميآورد. از سوي ديگر، تمايل فطري انسان به شركت در اجتماع و بهرهمندي از آثار سودمند اين مشاركت، او را ميدارد كه در صورت گوناگوني اين اعتبارات بهوسيله افراد متفاوت، به توافق نسبي درباره رابطه مزبور كه لازمه تنظيم روابط افراد جامعه است، دست يابد. چنين توافقي، نمود كاملي از نهاد مالكيت در اجتماع مزبور است. در آينده، رابطه طولي كه اكنون درباره «مالكيت حقيقي خداوند» و «نهاد مالكيت» ترسيم شد، با تكيه بر آموزه توحيد، درباره بررسي خواهد شد. مالكيت اعتباري خداوند
درباره مالكيت حقيقي خداوند، اختلاف نظري مشاهده نشد؛ امّا برخي، مالكيت اعتباري او را نپذيرفتهاند. برخي بر اين نوع مالكيت، اشكال ثبوتي داشته، اعتبار آن را لغو و باطل ميدانند؛ زيرا با برخورداري خداوند از مالكيت حقيقي مطلق، تمام آثاري كه براي مالكيت اعتباري شمرده شده، تحقّق يافته است و به مالكيت اعتباري نيازي نيست؛ درحالي كه در هر اعتباري بايد اثر يا آثار عقلايي كه بتواند بر اعتبار مزبور مترتّب شود، وجود داشته باشد. مرحوم محقّق اصفهاني در اين باره ميگويد: اعتبار ثبوت شيء هنگامي صحيح است كه بهوسيله ثبوت آن شيء براي شيء ديگر بهطور حقيقي از آن بينيازي حاصل نشده باشد و گرنه اعتبار لغوي است و از اينجا ظاهر ميشود كه ملكيت خداي تعالي و تسلّط او برمعلولاتش به اعتبار نيست تا از موارد ملك و حق و نظاير آنها قرار داده شود. (اصفهاني، بيتا: ص 9)؛ امّا گروه ديگري با تكيه بر آيات قرآني، مالكيت اعتباري پروردگار را پذيرفتهاند (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، 1372: ص 102). براي اثبات مالكيت اعتباري خداوند بر اموال ميتوان به ظاهر آيات «خمس» (انفال (8): 41)، «انفال» (انفال (8): 1) و «فيء» (حشر(59): 7) كه همگي از اموال بوده و در همگي، عبارت «اللّه» همگام با واژه «للرسول» مشاهده ميشود، استناد كرد. در اين آيات، مالكيت رسول خدا صلياللهعليهوآلهوسلم بر خمس، انفال و فيء، كنار مالكيت پروردگار مطرح شده است. اين در حالي است كه مالكيت در اين موارد از مالكيتهاي اعتباري شمرده شده و سياق كلام اقتضا ميكند كه «اللّه» نيز به مالكيت اعتباري خداوند به اين امور اشاره داشته باشد. افزون بر اين، مالكيت حقيقي خداوند به همه چيز تعلّق گرفته، به خمس، انفال يا فيء اختصاصي ندارد. اين در حالي است كه قراين نشان از نوعي اختصاص دارد؛ پس اينكه در اين آيات، مالكيت خمس، انفال و فيء را متعلّق به خداوند و رسول و... شمرده، مالكيت حقيقي نيست؛ بلكه مالكيت اعتباري آنها مقصود است (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، 1372: ص 100 ـ 103). در پاسخ شبهه بيفايده بودن مالكيت اعتباري نيز ميتوان گفت: رابطه مالكيت بين خداوند و مخلوقات بايد با توجّه به عنصر اصلي مفهوم مالكيت، يعني امكان يا جواز تصرّف مورد توجّه قرار گيرد؛ البتّه مالكيت حقيقي به دنبال جواز يا امكان فلسفي، و مالكيت اعتباري در پي جواز اخلاقي، حقوقي و تشريعي است. با توجّه به آنچه در تفاوت بين اين دو مالكيت مطرح شد، يكي از نشانههاي مالكيت اعتباري، قابليت انتقال مِلك است؛ بنابراين مهمترين اثر و فايده مالكيت اعتباري خداوند، يافتن بستري مناسب و منطقي جهت تبيين امكان انتقال مالكيت از سوي پرودگار به انسان و نيز دستيابي به تبيين جايگاه فلسفي امكان دخالت پروردگار در تنظيم نهاد مالكيت است، و اين فقط با مالكيت حقيقي پروردگار ميسّر نميشود. مجموع معارف قرآني اين گونه استنباط ميشود كه دو گونه تصرّف براي خداوند مطرح شده است. نوع اوّل به تصرّف تكويني مربوط ميشود كه مبناي مالكيت حقيقي و تكويني پروردگار است. چنين تصرّفي با تكيه بر هدايت تكويني پروردگار درباره تمام موجودات صورت ميپذيرد؛ امّا با توجّه به موجوداتي مانند انسان كه داراي اختيارند، نياز به هدايت تشريعي مطرح است كه در اين گستره، خداوند با تكيه بر اين كه يكي از عاقلان به شمار ميرود، اموري را اعتبار كرده و از طريق سلسله انبيا براي انسان ها تبيين ميكند. چنانچه در اين گستره، در مورد يا موارد خاصّي به نوع رابطه بين انسان و ثروت يا مالي پرداخته شود، نشاندهنده دخالت و تصرّف خاصّي از پروردگار است. اين دخالت كه در دايره تشريع، و درباره امر اعتباري است، خود نيز ميبايد از سنخ امور اعتباري باشد؛ به همينسبب ميتوان گفت: چنين دخالتي بر مالكيت اعتباري خداوند متّكي است. يقينا اين نوع تصرّف، با تصرّف تكويني تفاوت دارد؛ زيرا مهمترين تصرّف تكويني خداوند كه بر مالكيت حقيقي وي متّكي است تا اينجا در مالكيت اعتباري انسان بر اموال ميتواند نقش ايفا كند كه زمين و آسمان را به گونهاي بيافريند كه قابليت تصرّف و تسخير داشته باشد و در آفرينش اوّليه انسان، چنين استعدادي را قرار دهد كه بتواند در آن دو، تصرّفاتي داشته باشد (بقره (2): 29 و جاثيه (45): 13 و ابراهيم (14): 32 و 33 و نحل (16): 12)؛ بنابراين ميتوان گفت هيچ مانعي وجود ندارد كه عاقلان براي خداوند نوعي مالكيت را اعتبار كنند؛ به گونهاي كه بيان كننده عنصر تصرّف در برخي از اشيا باشد. (امام خميني، 1415: ج 2، ص 8 و 9). تا اين مرحله فقط امكان فلسفي تصرّف كه مهمترين عنصر مالكيت است، ثابت ميشود؛ امّا جواز اخلاقي، حقوقي يا شرعي آن به تبيين ديگري نياز دارد؛ البتّه هر اعتباري داراي خاستگاه حقيقي است و مالكيت حقيقي و تكويني ميتواند منشأ مالكيت اعتباري به شمار رود؛ به همين دليل، مالكيت اعتباري خداوند نيز مانند مالكيت حقيقي وي مطلق بوده و در طول مالكيت انسان مطرح شده و با توجّه به تصويري كه در نظريه توحيد افعالي مطرح ميشود، در صورت تزاحم، بر تمام مالكيت هاي اعتباري كه ممكن است عاقلان اعتبار كنند، مقدّم و برتر است. با توجّه به نكات پيشگفته به خوبي ميتوان گفت كه آيه 33 از سوره نور بر مالكيت اعتباري خداوند دلالت دارد: وَ آتُوهُمْ مِنْ مالِ اللَّهِ الَّذِي آتاكُمْ. و به آنان از مالي كه پروردگار به شما عطا نموده است، بدهيد. در اين آيه، دو نوع رابطه «رابطه انسان و مال» و «رابطه خداوند و مال» كه همان مالكيت انسان، و مالكيت خداوند است، مطرح شده. از آنجا كه تصرّف انسان در مال، همانند تصرّف انسان در نفسش و مانند آن نيست، رابطه اوّل به مالكيت اعتباري انسان اشاره دارد. دخالت خداوند در چگونگي اين مالكيت، همان گونه كه در آيه مطرح شده است، دخالت تكويني نيست؛ بلكه در گستره اعتباريات قرار دارد. اين دخالت تشريعي، متّكي بر رابطه خاص «بين خداوند و مال» است كه خداوند در جايگاه يكي از عاقلان و مالك حقيقي همه مخلوقات، در ابتدا مالكيت اعتباري خود را مطرح؛ سپس با تكيه بر برتري و تقدّم آن، در چگونگي رابطه انسان و مال دخالت كرده، به هدايت تشريعي وي ميپردازد؛ پس مفاد آيه اين است كه تمام ثروتها در مرتبه اوّل مال خدا است و در مرتبه بعد به مالكيت شخص انسان در ميآيد؛ البتّه در صورتي كه با مالكيت خدا منافات نداشته باشد (دفتر همكاري حوزه و دانشگاه، 1371: ص 225). روايات بسياري نيز اين مفاد را تأييد ميكند.(3) بدين ترتيب به نظر ميرسد با پذيرفتن مالكيت اعتباري خداوند، بهتر ميتوان مباني نظري مربوط به مجاري دخالت وحياني پروردگار را در شكلگيري ساختار مالكيت ترسيم كرد. وحي با تأثير بر شناختهاي فطري،گرايشهاي ناشي از فطرت انسان را تنظيم ميكند. همانگونه كه در آيه 92 آلعمران مشاهده شد، فرد با وجود گرايشهاي طبيعي و دروني اوّليه به اموال، به دليل آشنايي با وحي، تمايلات دروني خود را تنظيم كرده، در اختصاص دادن آنها به خويشتن شرايط خاصّي را پذيرا ميشود؛ به همينسبب تصوّر و اعتبار ميكند كه قسمت معيّني از اين مال به ديگران فقيران اختصاص يابد. به عبارت ديگر، از آن پس، خود را مالك قسمت مزبور ندانسته، آثار ناشي از مالكيت را به ديگري مربوط ميداند.