یپوماتیک چیست LIPOMATIC
بیشترین سوالات در لیپوماتیک بر این نکته متمرکز است که لیپوماتیک چیست ، عوارض لیپوماتیک چیست و همچنین اینکه برتریهای این روش نسبت به روشهای گذشته چیست . لیپوماتیک در حقیقت یک نوع دستگاه ساکشن پیشرفته برای تخلیه چربیهای موضعی زیر پوست می باشد. تکنولوژی بکار گرفته شده در این ابزار بقدری دقیق و فوق العاده عمل می کند که کاملا آنرا از لیپوساکشن متمایز می سازد. همچنین برتری این دستگاه بر لیزر لیپولیز هم در حین عمل برای جراح و هم در نتایج عمل برای بیمار کاملا مشهود می باشد.
لیپوماتیک Lipomatic با استفاده از امواج اینفراسونیک و ارتعاش (Vibration) و نوسان ثابت حول محوری (Nutation) سلولهای چربی را از محل اتصالات آنها به یکدیگر جدا می سازد و بدون اینکه منجر به تخریب سلولهای چربی گردد، سلولهای بافت چربی را سالم از زیر پوست با عمل ساکشن خارج می نماید. به همین دلیل از سلولهای خارج شده چربی توسط این تکنیک می توان مجددا بعنوان فیلر برای حجیم سازی گونه و صورت و یا سایر اعضاء استفاده نمود. قابل ذکر است که این چربی بمراتب دارای دوام بیشتر و تورم کمتر پس از تزریق بعنوان فیلر می باشد و نسبت به چربی کشیده شده توسط ساکشن برای حجیم سازی بسیار سالمتر (Intact) است.
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
برند احساس و ادراکی است که درباره یک محصول، یک ایده، یک فرد و یا یک سازمان در ذهن کاربران و مصرف کنندگان شکل میگیرد برندینگ چیست؟
ابتدایی ترین مفهوم برای برندینگ به معنی دادن وعده در خصوص یک برند و سپس ارائه تعهد انجام آن کار می باشد.
در حقیقت برندینگ یکی از مهمترین جنبه های هر کسب و کار اعم از کوچک و بزرگ, جزئی و یا تجاری است. یک استراتژی برندینگ موثر در یک بازار رقابتی فزاینده به شما حاشیه ی عمده می بخشد. اما حقیقتاً برندینگ به چه معناست و چگونه روی کسب و کار شما تاثیر می گذارد؟
اگر بخواهیم دلایل پیشرفت یک شرکت و یا یک کارخانه را ارزیابی کنیم ، میتوانیم به وضعیت برند آن شرکت دقت کنیم که آیا محصولات این کارخانه یک برند شناخته شده است یا خیر ؟ بازخورد ها در رابطه با برندش چگونه بوده است ؟ برندسازی یا برندینگ (Branding) فرآیندی منظم است که برای ایجاد آگاهی و افزایش وفاداری مشتری استفاده میشود. هدف اصلی از برندسازی یک محصول، خدمت یا سازمان ایجاد ذهنیت و چشم انداز نسبت به تجارت خود در مشتریان است، تا جاییکه رفع نیازهای خود را در گرو مراجعه به شما بدانند. این کار مستلزم دستورهای سطوح بالا و آمادگی لازم برای سرمایه گذاری در آینده است. برندسازی استفاده از هر فرصتی است تا بگوییم چرا مردم باید یک برند یا نام تجاری را نسبت به سایر برندها ترجیح و انتخاب نمایند.
برندسازی یا Branding چیست؟ برای این منظور هشت ابزار در اختیار مدیران بازاریابی قرار دارد تا از طریق آن با مشتریان ارتباط برقرار کرده و یک برند قوی در بازار بسازند: تبلیغات، روابط عمومی، پیشبرد فروش، بازاریابی مستقیم، فروش شخصی، بسته بندی، رویدادها و اسپانسرینگ، خدمات مشتری.
تعریف برندسازی یا برندینگ از نظر بزرگان به طور کلی برندینگ یا برندسازی، فرآیندی است که در طی آن به جایگاه احساسی و عاطفی یک محصول یا خدمت افزوده میگردد،بدین وسیله ارزش آن برای مشتریان و سایر مخاطبان افزایش مییابد. برندسازی یا برندینگ حاصل پیامها و گزارشهای رسانه هاست. هر قدر تعداد این پیامها بیشتر و محتوای آنها مطلوب تر باشد، نام تجاری قوی تر خواهد شد. اَل ریس، لورا ریس، سقوط تبلیغات و ظهور روابط عمومی
برندسازی شامل مباحث و مفاهیم مختلفی چون جایگاه یابی و جایگاه سازی برند یا Brand Positioning، نامگذاری برند، انتخاب رنگ و طراحی شخصیت بصری برند( لوگو، آرم و…)، توسعه برند، ارزش برند و… میباشد.
کمپین برندینگ چیست و چه ویژگی هایی باید داشته باشد
یکپارچه باشد(Integrated) برند نیز مانند ارکستر، یک رهبر واحد میخواهد که صدای واحدی از آن شنیده شود وگرنه هرکس ساز خودش را میزند و صداهای ناهنجار تولید شده موجب دفع مخاطب و ایجاد تصویر ذهنی نامناسب از برند و در نتیجه بیماری چند شخصیتی برند(Brand Schizophrenia) میشود. این بیماری از آنجا ناشی میشود که مدیر فروش برای خودش میفروشد، مدیر تبلیغات برای خودش تبلیغ میکند، مدیر روابط عمومی برای خودش روابط عمومی انجام میدهد و... در بهترین حالت (که امروز در ایران رایج شده است) هر کدام برای خود یک کمپین مجزا تدوین میکند! هر کدام از اینها یک شخصیت مجزا از آن برند میسازد و به افراد و مخاطبان ارائه میدهد. بنابراین مخاطبان شخصیتهای متفاوتی از برند میبینند و فکر میکنند که برند چند شخصیتی است. این بیماری بسیار خطرناک است و درمانش به مراتب دشوارتر از پیشگیری از آن است. یکپارچگی یک کمپین موجب خلق یک هویت واحد میشود. حتی اگر این هویت مطلوب مخاطبان نباشد، کافی است یک تصویر ذهنی از ذهن آنان پاک شود نه چندین و چند تصویر ذهنی خوب و بد مغشوش.
متناسب با شرایط محیطی باشد(Context Oriented) در ابتدا بهتر است مفهوم محیط(Context) را در ذهن خود یکی کنیم. شرایط محیطی(Context) به معنای در نظر گرفتن کلیه بخشهای محیط M۳است که عبارتند از: خرد(Micro)، نیمهخرد یا نیمهکلان که من آن را بازار مینامم (Market)و کلان(Macro) به علاوه بعد چهارم یعنی زمان. به عنوان مثال کمپینهای خارجی کپیشده، برای شرایط محیطی (۳M + زمان) خود تعریف شدهاند و اطلاعات جامع و کاملی در خصوص بازخورد آنها وجود ندارد. اگر هم داشته باشد و به فرض، موفق و اثربخش هم باشند، برای مخاطبان آن کشور یا منطقه و در زمان اجرای خود صدق میکند نه در زمان فعلی و شرایط محیطی کشور ما. یکی از مهمترین عوامل برای تدوین یک کمپین، سن برند است. اگر یک کودک سه ساله بیمار شود، یک فرد ۳۵ساله و یا یک فرد ۶۵ساله، حتی اگر هر سه یک نوع بیماری داشته باشند، تجویز نوع داروی آنها متفاوت است، دُز داروی آنها متفاوت است، شرایط و دوران نقاهت متفاوت هم دارند.
تندوخت و اختصاصاً برای یک برند باشد(Exclusive) نمیتوان هر کمپین موفقی را کپی و استفاده کرد؛ حتی کمپین اختصاصی یک برند. الزاماً در زمان دیگری حتی برای همان برند هم مناسب و تندوخت نخواهد بود. لزومی ندارد لباس چند سال پیش شما، امسال هم اندازه شما باشد. برند ممکن است چاقتر، لاغرتر، بلندتر، کوتاهتر و…شده باشد. در سادهترین حالت اگر فرض کنیم که برند هیچ تغییری نکرده، باز هم کمپین گذشته و حتی اختصاصی یک برند مناسب نیست زیرا مخاطب، تغییر کرده است. مخاطب یک بار با این نقشه مورد حمله (ذهنی) قرار گرفته و حالا دیگر حتی اگر کمپین تندوخت برند باشد، مؤثر برای ورود به ذهن و قلب همان مخاطبان نیست. مخاطب در این حالت نسبت به پیامهای دریافتی از برند در قالب کمپین به اصطلاح «واکسینه» شده است.یونیک و اختصاصی بودن کمپین، ممکن است متودولوژی کار را تغییر ندهد اما همه خروجیهای آن را چنان تحت تأثیر خود قرار میدهد که ارائه کمپین را به برند دیگر تقریباً غیرممکن میکند. «تندوخت» بودن عبارت خوبی است برای آنکه آن را با مثال خیاطی برای یک فرد خاص تفسیر کنیم. در نظر بگیرید یک مرد به خیاط سفارش دوخت یک کت و شلوار مشکی میدهد و در میانه راه، در حالی که برش پارچه او انجام شده پشیمان میشود. آیا خیاط میتواند آن را به یک خانم که لباس شب قرمز سفارش داده، ارائه دهد؟! حتی به یک مرد دیگر که کت و شلوار مشکی هم میخواهد، الزاماً نمیتوان ارائه کرد. زیرا ممکن است قد و وزن و…متفاوت داشته باشد. اما حقیقت اینجاست که خیاطی، یک حرفه است که قواعد و متودولوژی خود را دارد.
همه جانبه، جامع و ۳۶۰درجه باشد (Holistic) یک کمپین ۳۶۰درجه، برنامهای است که از منظر محتوای پیام، حامل همه جنبههای برند یعنی استراتژیک (Strategic)، مفهومی(Conceptual)، تصویری(Visual) و کلامی(Verbal) باشد. در عین حال و از منظر ابزاری نیز، هم ابزارهای بالای خطی(ATL) و هم زیرخطی(BTL) را پوشش دهد. همینجا بهتر است اشاره کنم که بر خلاف برخی تصورات، ابزارهای روی خطی(TTL)، از منظر ابزاری قابل بررسی نیست؛ زیرا ذاتاً ابزار محسوب نمیشوند و استراتژیهای یکپارچهسازی بین ATLو BTL را شامل میشوند. یک کمپین جامع، همچنین باید همه زمانهای حال، آینده و گذشته برند را در نظر بگیرد. اگر کمپین ویژگی ۳۶۰درجه بودن را نداشته باشد، ممکن است از یک جهت مورد تهاجم یک کمپین دیگر (برند رقیب) قرار بگیرد. از طرفی تنها بخشی از یک مسأله اصلی برند را حل میکند. مثلاً یک کمپین رسانهای در واقع بخشی جزیی از این کمپین ۳۶۰درجه است که مربوط به نوع، زمان، هزینه و نحوه تخصیص بودجه به ابزارها و رسانهها در قالب ارتباطات یکپارچه بازاریابی و برند (IMBC)است.
یک برندینگ مناسب فواید متعددی برای کسب و کار شما به همراه خواهد داشت. از عمده دستاوردهای برندینگ آن است که می تواند به انتقال پیام شما کمک کند, منجر به افزایش اعتبار شما شده و آن را تائید می کند, منجر به متقاعد ساختن مشتریان برای تائید آن برند می گردد, منجر به وفاداری همه جانبه مشتریان نسبت به برند فوق می گردد , منجر به برقراری ارتباط با مشتریان می گردد و در نهایت به شناخت مشتریان نسبت به برند منتهی می شود.
نکته حائز اهمیتی که در زمینه برندینگ می بایست بدان توجه نماییم آن است که اهمیتی ندارد ما در مورد برندمان چگونه می اندیشم بلکه تصورات مشتریان برند ماست که حائز اهمیت بوده و منجر به رشد هر چه بیشتر آن (برندمان) می گردد.
یکی از روش های کسب سود و درآمدزایی برای یک برند یا کالا در عصر حاضر بر میزان رضایتمندی مشتریان و مصرف کنندگان آن برند و کالا استوار است. از همین رو می توان اذعان نمود که تعیین نیاز مشتریان و شیوه ی رفع آن بواسطه ی سازمان ها روشنگر خدمات قابل ارائه از سوی آنها و شیوه ی عملکرد آنها خواهد بود.
کلمه بازاریابی به قدری وارد زندگی روزانه ما شده است که شاید دیگر پرسیدن این سوال که “بازاریابی چیست؟” در نگاه اول کار مسخرهای باشد:
“خب بازاریابی بازاریابیه دیگه. این چه سوالیه؟”
اما اگر کمی در موضوع دقیق شویم، میبینیم که ارائه یک تعریف دقیق از مفهوم بازاریابی کار چندان راحتی نیست. واقعاً چگونه میتوانیم بگوییم که کدام فعالیتهای یک کسب و کار، بازاریابی محسوب میشوند و کدام فعالیتها نمیشوند؟
متاسفانه، در حال حاضر تصور بسیاری از شرکتهای ایرانی این است که بازاریابی صرفاً یک معادل برای کلمه تبلیغات بوده و چیزی بیش از آن نیست. اما ما نوینیها، به عنوان یک تیم فعال در این زمینه، میدانیم که بازاریابی مبحثی بسیار گستردهتر از تبلیغات است. و دقیقاً به همین دلیل بود که تصمیم گرفتیم در مورد معنای بازاریابی یک مقاله بنویسیم. ما در این مقاله، برای پیدا کردن یک تعریف خوب از بازاریابی، به سراغ متخصصان جهانی میرویم و میبینیم از نظر هر یک از آنها، بازاریابی چیست.
بازاریابی چیست؟ تعریف بازاریابی از نگاه ۱۵ متخصص مطرح جهانی
با کمی گشت و گذار در اینترنت توانستیم صدها تعریف مختلف برای بازاریابی پیدا کنیم. اما مطمئناً ارائه تمام آنها از حوصله این مقاله خارج بود. پس به ۱۵ تعریف برگزیده بسنده کردیم که هر یک را با توضیحی کوتاه به شما ارائه خواهیم کرد. این تعریفها تقریباً اکثر جوانب بازاریابی را در بر میگیرند.
خب، بیایید شروع کنیم: یک تعریف شسته رفته و کامل از بازاریابی
american-marketing-associationبازاریابی آن فعالیت، و همچنین مجموعۀ موسسهها و فرآیندهایی است که در راستای ساخت، انتقال، رساندن و تبادل آن پیشنهادهایی انجام شوند که برای مشتری، ارباب رجوع، همکاران و در کل، جامعه، ارزشمند باشند. – اتحادیه بازاریابی آمریکا
تعریف اتحادیه بازاریابی آمریکا (American Marketing Association یا AMA) نتیجه سالها بحث است و تعجبی هم ندارد که یک نگاه جامع، ولی دقیق به بازاریابی را ارائه میدهد. این تعریف تمام بخشهای بازاریابی، از جمله توسعه محصول، روابط عمومی، قیمتگذاری و دیگر جوانب استراتژیک بازاریابی را در بر میگیرد. تعریف مارکتینگ از نگاه یک اسطورۀ بازاریابی
regis-mckenna
بازاریابی همهچیز است. – رجیس مککِنا
خب، قبل از اینکه راجع به حرف رجیس مککنا حرف بزنیم، بگذارید خود او را بهتر بشناسیم. او همان بازاریابی است که اکثر روشهای مارکتینگ با تکنولوژی را به جهان معرفی کرده و با شرکتهای بزرگی همچون اپل، مایکروسافت، اینتل و … در زمینه مارکتینگ همکاری داشته است. تاثیر کارهای مککنا باعث شده در جهان تجارت از او به عنوان بازاریاب اسطورهای (و بسیاری القاب دیگر) یاد شود. پس اینکه استیو جابز خودش مستقیماً از او درخواست کرده که در بازاریابی اولین کامپیوتر شرکت اپل کمکشان کند، نباید باعث تعجب شما شود.
تعریف مککنا از بازاریابی با شهرتش همخوانی دارد. تعریفی جسورانه که به ما میگوید هر کاری که میکنیم بخشی از بازاریابی ماست. این یعنی بازاریابی به تحقیق، طراحی محصول، قیمتگذاری و تبلیغات محدود نمیشود و کوچکترین مسائل کاری از جمله نحوه پاسخ دادن به تلفن و سرعت ما در حل مشکلات را شامل میشود. بله! تمام این موارد در نگاه مشتری به شرکت ما تاثیر خواهند داشت. بازاریابی: نگاه مشتری به تجارت
بازاریابی نه تنها مبحثی بسیار گستردهتر از فروش است، که اصلاً به یک فعالیت مشخص محدود نمیشود و تمام بخشهای یک تجارت را در بر میگیرد. بازاریابی، کلیّت یک تجارت است که بر طبق نتیجۀ نهایی و از نگاه مشتری دیده میشود. بنابراین توجه و قبول مسئولیت بازاریابی باید توسط تمام بخشهای یک سازمان انجام شود. – پیتر دراکر
پیتر دراکر یکی از تاثیرگذارترین افراد در شکلدهی اصول و اساس تجارت مدرن است. همانطور که دیدید، این متخصص تجارت و بازاریابی نیز این ایده را ترویج میدهد که بازاریابی همهچیز است. البته او توضیحی کاملتر در این زمینه به ما ارائه میدهد. به علاوه، (به درستی) به ما میگوید که بازاریابی با فروش فرق میکند.
در همین راستا، بد نیست ببینیم او در مورد هدف بازاریابی به ما چه میگوید:
هدف بازاریابی این است که مشتری را به خوبی بشناسد و بفهمد، تا به این ترتیب بتواند محصولات و خدماتی را ارائه دهد که برای او مناسب باشند و خود به خود فروش بروند. حتما بخوانید: بازاریابی و فروش با هم تفاوت دارند! بازاریابی قرار است واکنشی در مشتری برانگیزد
jay-baer
منظور از بازاریابی، آن پیامها و فعالیتهایی است که باعث به وجود آمدن پیامها یا فعالیتهای دیگری میشوند. – جی بائر
جی بائر یک مشاور مطرح بازاریابی است که شرکت بازاریابی Convince & Convert (متقاعد و تبدیل کن) را تاسیس کرده و کتابی پر فروش در زمینه بازاریابی به چاپ رسانده است. بد نیست بدانید که وبلاگ او به عنوان یکی از پربازدیدترین منابع مرتبط با بازاریابی شناخته شده است.
توضیح او از مفهوم بازاریابی، در عین سادگی، حرف زیادی برای گفتن دارد. کار بازاریابی فقط فروش محصول نیست و باید کاری کند که مشتریان پیام کسب و کار ما را منتقل کنند.
philip-kotler تعریف بازاریابی از یک نگاه آکادمیک
بازاریابی یک فرآیند اجتماعی است که به وسیله آن افراد و گروهها، چیزی که میخواهند و نیاز دارند را با تولید و مبادله محصولات و ارزش با دیگران، بدست میآورند. – فیلیپ کوتلر
فیلیپ کوتلر یکی از تاثیرگذارترین چهرههای بازاریابی در جهان است و بیش از ۵۵ کتاب در این زمینه به چاپ رسانده است. بد نیست بدانید که یکی از کتابهای او به نام “مدیریت بازاریابی: تحلیل، برنامهریزی و کنترل” به عنوان محبوبترین کتاب درسی برای کلاسهای رشته تجارت شناخته شده است.
بنابراین کاملاً طبیعی است که نگاه او به بازاریابی هم یک نگاه سنتی و دانشگاهی باشد: دقیق و سرد. استفاده از عبارت “فرآیند اجتماعی” در این تعریف، کمی توجه را از بخش تجاری دور میکند و کلمه “افراد” شاید چندان جایگزین مناسبی برای “مشتریان” نباشد. حتما بخوانید: 10 تکنیک عالی روانشناسی برای افزایش مشتریها و فروش سوال بازاریابی چیست و پدر بازاریابی چریکی
jay-conrad-levinsonبازاریابی هر نوع تعاملی است که تجارت شما، با هر کسی داشته باشد، که بخشی از تجارت شما نیست. بازاریابی همچنین حقیقتی است که جذاب شده است. بازاریابی این هنر است که طرز فکر مردم را عوض کنید. بازاریابی فرصتی برای شماست تا از کسب و کار خود سود کنید، شانس این است که با دیگر تجارتها در جامعه یا صنعت خود تعامل داشته باشید و فرآیندی برای ساخت روابط طولانیمدت است. – جی کنراد لوینسون
لوینسون شاید معرف حضور شما هم باشد. او همان کسی است که علیه روشهای سنتی بازاریابی قیام کرد و یک شیوه مدرن بازاریابی به اسم گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی را به جهان معرفی نمود. آنچه خواندید، بخشی از یک سخنرانی پر شور توسط این بازاریاب خلاق است که در آن، نقش متقاعدسازی در بازاریابی کاملاً برجسته شده است. بازاریابی: راهی برای کسب اعتماد
بازاریابی یعنی کسی را که نیاز به دانستن دارد، به خود علاقهمند کرده و اعتماد او را بدست آورید. – جان جانتش
جان جانتش یک متخصص بازاریابی است که به خاطر معرفی روش بازاریابی چسب پهن یا داکت تیپ مارکتینگ (Duct Tape Marketing) معروف شد. تخصص او کمک به کسب و کارهای کوچک برای رشد است. تعریف جانتش از بازاریابی، دقیقاً همچون تعریف لوینسون، روی بحث متقاعدسازی مخاطب تاکید بسیاری دارد، اما نگاه او، یک نگاه بسیار شخصیتر است و بحث جلب اعتماد مشتری را نیز پوشش میدهد. تعریف مارکتینگ از نگاه یک موسسه بینالمللی
بازاریابی یعنی
chartered-institute-of-marketing
“فرآیند مدیریتی که مسئول شناسایی، پیشبینی و برآورده کردن خواستههای مشتریان به روشی سودآور است.” – موسسۀ بازاریابی چارترد
موسسۀ بازاریابی چارترد (Chartered Institution of Marketing) یا به اختصار CIM، بزرگترین مرکز جهانی در زمینه بازاریابی است که در انگلستان فعالیت میکند. برای آنکه بفهمید چقدر بزرگ، باید بدانید که این موسسه بیش از ۳۵ هزار عضو و دانشجو از سراسر جهان دارد.
تعریف CIM از بازاریابی یک تعریف دقیق و جامع است که به این موضوع اشاره دارد که کار بازاریابی، برطرف کردن نیازهای مشتریان است. فقط نباید فراموش کرد که این رفع نیاز باید به طریقی باشد که پول وارد شرکت شود. تعریف مارکتینگ از نگاه باهوشترین مرد دنیا
saul-colt
بازاریابی یعنی یک تجربه وسوسهانگیز بسازید و بوسیله آن، یک ارتباط شخصی با آدمها برقرار کنید و میل به اشتراک گذاری با دیگران را در آنها به وجود آورید. – ساول کلت
ساول کلت، یک متخصص بازاریابی دیجیتال و دهان به دهان است. او در وبلاگش، خود را به عنوان “باهوشترین مرد جهان” معرفی میکند. اما اگر از خودمحوری ساول بگذریم، تعریف او جای بحث دارد.
درست است که این تعریف کمی محدود است، اما از تعریفهای مورد علاقۀ من از مارکتینگ است. چرا؟ به خاطر تاکید آن بر ارائه تجربه کاربری عالی و انسانی، ایجاد محتوای ارزشمند و بازاریابی دهان به دهان. حتما بخوانید: بازگشت سرمایه (ROI) در بازاریابی چیست؟ بازاریابی، داستانی است که برند شما نقل میکند
ann_handley
بازاریابی هر چیزی است که بسازید یا به اشتراک بگذارید، و داستان شما را نقل کند. – آن هَندلی
هَندلی یکی از آن زنانی است که توانسته در جهان بازاریابی برای خود اسم و رسمی به هم بزند. او در زمینه بازاریابی محتوا فعالیت دارد و یک کتاب پر فروش در این زمینه هم به چاپ رسانده است. دلیل من برای اینکه تعریف او را در این لیست آوردم، تاکیدی بود که بر تولید محتوا و روایت داستان یک برند دارد. بازاریابی یعنی مشتریان وفادار و فروش موفق
بازاریابی محصولاتی هستند که باز نمیگردند و مشتریانی هستند که باز میگردند. – استیو داوسون
شاید که استیو داوسون – مدیر یک شرکت بازاریابی آمریکایی – به اندازۀ افراد قبلی این لیست مطرح نباشد. اما این موضوع نباید باعث شود که حداقل کمی به تعریف او از بازاریابی و تاکید آن بر ایجاد مشتریان وفادار و یک رابطه طولانیمدت، با ارائه خدمات عالی، فکر نکنیم. تعریف بازاریابی از نگاهی نیمه سرمایهداری
بازاریابی یعنی به مشتریان خود کمک کنید تا بفهمند که چقدر به چیزی نیاز دارند که هیچوقت نمیدانستند به آن نیاز دارند. – دورن موران
دورِن موران هم همچون نفر قبلی که معرفی کردیم، اسم و رسمی از خود ندارد و در حال حاضر، به عنوان مدیر ارشد بخش تنظیم استراتژی دیجیتال در یک شرکت بازاریابی کار میکند. با این حال، او هم یک تعریف جالب از بازاریابی به ما ارائه میدهد. بسیاری از بازاریابان بر این عقیدهاند که کار ما ایجاد حس نیاز در بازار است. خانم موران نیز بر این موضوع تاکید میکند، اما همزمان به ما میگوید که باید چیزی ارزشمند به مشتری ارائه بدهیم.
به شخصه چندان با ایده سرمایهگذاری (یعنی همان کمیکی که در ابتدای این مطلب خواندید) موافق نیستم که فقط بر ایجاد حس نیاز در مشتری تکیه دارد. با این حال، قصد نداشتم به کل این نگاه را در مقاله خود حذف کنم. فکر میکنم، تعریف خانم موران یک پل ارتباطی خوب بین بازاریابی اصولی و البته، نظام سرمایهداری باشد. بازاریابی: آموزش درست به مخاطب
jeffrey-harmon
وقتی که محصول خوبی ارائه میدهید، آن وقت بازاریابی به آموزش ختم میشود. اینکه ما به صورتی موثر در مورد یک محصول خوب به مردم آموزش دهیم، باعث به وجود آمدن انگیزهای خواهد شد، که برای حرکت آنها لازم است. – جفری هارمون
جفری هارمون کسی بود که شرکت اورابراش را ظرف مدت یک سال در جهان مطرح کرد. شخصاً تعریف او از بازاریابی را بیشتر از تمام تعریفهای دیگر میپسندم. وقتی آنچه ارائه میدهیم ارزشمند باشد، پس کافی است آن را به درستی به مخاطبان خود معرفی کرده و با آموزش درست، به آنها کمک کنیم تا با ترسهای خود در مورد آن روبرو شوند. یک بازاریابی اصولی، سالم و موفق! اینطور نیست؟ حتما بخوانید: چگونه مکان خود را در گوگل مپ ثبت کنیم؟ مارکتینگ راهی است برای بهتر بودن از رقبا
بازاریابی یعنی شناسایی خواسته و تقاضای مشتری، و ارائه آن به روشی بهینهتر و موثرتر از رقبا. – پاول کالاویس
پاول کالاویس یکی از متخصصان بازاریابی در شرکت Sterling Park Group است. آنچه تعریف او از بازاریابی را از دیگر افراد این لیست متمایز میکند، تمرکز او بر بحث رقبا و نقش آنها در بازاریابی یک تجارت است. بازاریابی چیست؟ یک رابطه طولانیمدت با مشتری
renee-blodgettبازاریابی یک تعامل طولانیمدت با مشتریان است. در این تعامل، شما باید به مشتری آموزش بدهید، اطلاعات بدهید و به تدریج یک رابطه با او برقرار کنید. این “به تدریج” مهم است، چون فقط در گذر زمان است که میتوان پایههای اعتماد را ساخت. با اعتماد، یک جامعۀ طبیعی حولِ محصولات و خدمات شما به وجود میآید و مشتریان، به اندازۀ خودتان، در مورد محصولات شوق پیدا میکنند. به این ترتیب، آنها تبدیل به ترویجدهندگان، مبلّغان وفادار، مشتریان همیشگی و در اغلب موارد، دوستان شما خواهند شد. بازاریابی، راهی عالی است برای اینکه بفهمید چه چیزی آدمها را جذب و آنها را به محصولات و خدمات برند شما مشتاق میکند. سپس این چیز را به آنها بدهید و آنها را در یک فرآیند لذتبخش درگیر کنید. و صد البته، در طول این فرآیند، دوستیهایی به یادماندنی بسازید. – رنه بلاجت
رنه بلاجت یک متخصص بازاریابی است که شرکت بازاریابی Magic Sauce Media را تاسیس کرده و راهکارهای مارکتینگ بسیار صمیمی و شخصی به مشتریان خود ارائه میدهد. دلیل اینکه تعریف او در این مقاله آورده شد، دقیقاً همین تاکید او بر ایجاد روابط طولانیمدت با مشتریان و علاقهمند کردن آنها به برند است. نیازمند دریافت مشاوره در زمینۀ بازاریابی دیجیتال هستید؟
نتیجهگیری
آن پیامی که تمام این تعریفهای مارکتینگ به نحوی القا میکنند، این است که بازاریابی باید نیاز و خواسته مشتری را بشناسد و آن را فراهم نماید – و البته، اینکه کار بازاریابی چیزی بیشتر از فروش صرف است.
در این آموزش نحوه ذخیره سازی فایل ها در فتوشاپ را فرا خواهید گرفت. ممکن است در ابتدا اینگونه به نظر برسد که ذخیره کردن فایل در فتوشاپ نیز مانند سایر نرم افزار هاست و تنها باید روی گزینه Save کلیک کرد. اما قضیه به این سادگی ها هم نیست. در واقع فتوشاپ همیشه ادعا کرده است که تمامی انواع فورمت های فایل های تصویری را پشتیبانی می کند. لیست کردن تمام این فورمت ها شاید چندان کارآمد نباشد اما لازم است که شما اطلاعاتی راجع به ۴ فورمت اصلی رایج در دنیای دیجیتال را داشته باشید. این چهار فورمت عبارتند از tif، png، jpg و فورمت اختصاصی فتوشاپ یعنی PSD که با آن میتوان لایه ها را در یک فایل ذخیره کرد.
ذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که فتوشاپ یک ویژگی خاص برای مواقع crash کردن برنامه دارد. برای این منظور مطابق تصویر زیر به منوی Edit بروید و از قسمت Preferences گزینه File Handling را انتخاب کنید.
مطمئن شوید که گزینه Automatically Save Recovery Information حتما انتخاب شده باشد. با این کار در صورت بروز خطا در برنامه و بسته شدن آن یا مثلا قطع برق همیشه یک نسخه پشتیبان از فایل شما ذخیره می شود که قابل بازیابی است. پیشنهاد من این است که گزینه هر ۵ دقیقه را انتخاب کنید. به این ترتیب هر ۵ دقیقه یک بک آپ از فایل شما ذخیره می شود.
در ادامه به ذکر نکاتی مهم در ذخیره سازی فایل ها و جلوگیری از از بین رفتن اطلاعات می پردازیم. ابتدا من یک تصویر را که از ۳ لایه تشکیل شده است باز می کنم (یک لایه تصویر اصلی و دو لایه Adjustment) سپس دو لایه Adjustment را مطابق شکل زیر با نگه داشتن دکمه Shift و کلیک روی آنها انتخاب می کنم.
حال با زدن دکمه Backspace این دو لایه را پاک می کنم. همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید، با این کار دو ستاره در جلوی نام فایل در پنجره فتوشاپ ظاهر می شود.
ستاره داخل پرانتز به این معنی است که این تصویر از یک Color Profile متفاوت نسبت به آنچه فتوشاپ روی آن تنظیم شده است استفاده می کند. فعلا نیازی نیست نگران این موضوع باشیم و فعلا از ستاره داخل پرانتز صرف نظر می کنیم. اما مفهوم ستاره بیرون پرانتز این است که تغییرات ذخیره نشده ای وجود دارد و بنابراین احتمال از دست رفتن این اطلاعات ذخیره نشده وجود دارد.
برای ذخیره کردن اطلاعات می توان به منوی File رفت و گزینه Save را انتخاب کرد و یا از کلید میانبر آن یعنی Ctrl+S استفاده کرد.
با این کار فایل ذخیره شده و ستاره های بیرون و داخل پرانتز محو می شوند. اما مشکلی که با این کار به وجود می آید این است که فایل روی فایل ارجینال ذخیره شده و بنابراین لایه های Adjustment ما نیز پاک شده اند. در واقع این مشکل بسیار رایج است به خصوص زمانی که از کلید میانبر ذخیره کردن یعنی Ctrl+S استفاده می شود. چون کلید S ما بین دو کلید A و D قرار گرفته و کلیدهای میانبر CTRL+A و CTRL+D نیز از پرکاربردترین کلیدهای میانبر در فتوشاپ هستند. و احتمال اینکه اشتباها به جای آنها Ctrl+S فشرده شود بسیار زیاد است. اما نگران نباشید. با فتوشاپ تقریبا همیشه می توان در زمان به عقب بازگشت! برای این کار ابتدا مطابق تصویر زیر به منوی Window رفته و سپس گزینه History را انتخاب کنید:
بدین ترتیب پنل History ظاهر می شود. در پنل History لیستی از تمامی تغییرات انجام شده روی فایل از زمان باز کردن آن دیده میشود. در این مورد خاص ما بعد از باز کردن فایل دو لایه را حذف کردیم و همانطور که در تصویر زیر مشاهده می کنید این دو مرحله یعنی باز کردن فایل و حذف لایه ها در پنل History ثبت شده است.
به منظور نمایش بهتر من پنل لایه ها و پنل تاریخچه را کنار هم قرار داده ام. برای بازیابی لایه های حذف شده مطابق تصویر بالا کافی است روی مرحله Open در پنل History یا تاریخچه کلیک کنید و همانطور که در قسمت شماره دو تصویر بالا نمایش دهده شده مشاهده می کنید که لایه های حذف شده مجددا پدیدار شدند. حالا مجددا به منوی فایل می رویم و گزینه Save را انتخاب می کنیم تا اطلاعات بازیابی شده مجددا در فایل ذخیره شوند. نکته دیگر اینکه در فتوشاپ بر خلاف سایر نرم افزار ها حتی Revert کردن هم قابل بازگشت است و می توان از پنل History آن را بازیابی کرد.
اما توجه داشته باشید که لیست تغییرات تنها تا زمانی که فایل شما باز است در دسترس شماست و اگر فایل را ببندید دیگر نمی توانید به تغییرات قبلی بازگردید. هنگامی که شما قبل از ذخیره کردن فایل بخواهید آن را ببندید فتوشاپ پیغامی مشابه زیر به شما نمایش می دهد:
اگر روی Yes کلیک کنید اطلاعاتی که ناخواسته پاک کرده اید دیگر قابل بازیابی نخواهد بود. پیشنهاد من این است که هیچگاه این کار را انجام ندهید. هرگاه چنین پیغامی دیدید ابتدا Cancel کنید و سپس تصمیم بگیرید که آیا فایل را ذخیره کنید یا خیر.
هنگامی که قصد دارید تغییراتی در فایل PSD خود اعمال کنید و نسخه جدید از آن ایجاد کنید باید از دستور آشنای Save as استفاده کنید. برای این منظور پس از اعمال تغییرات مطابق تصویر زیر ابتدا به منوی File رفته و گزینه Save as را انتخاب کنبد.
پس از باز شدن پنجره save as مطابق شکل زیر ابتدا یک نام متفاوت وارد کنید. همچنین در منوی فورمت فایل، فورمت فتوشاپ را انتخاب کنید.
اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت ای شیخ خدا میداند که فردا حال ما چه خواهد بود!
دوم مستی دیدم که افتان و خیزان راه میرفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی . گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده ای؟
سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا آورده ای ؟ کودک چراغ را فوت کرد و آن را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟
چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت میکرد . گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن. گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟