یپوماتیک چیست LIPOMATIC
بیشترین سوالات در لیپوماتیک بر این نکته متمرکز است که لیپوماتیک چیست ، عوارض لیپوماتیک چیست و همچنین اینکه برتریهای این روش نسبت به روشهای گذشته چیست . لیپوماتیک در حقیقت یک نوع دستگاه ساکشن پیشرفته برای تخلیه چربیهای موضعی زیر پوست می باشد. تکنولوژی بکار گرفته شده در این ابزار بقدری دقیق و فوق العاده عمل می کند که کاملا آنرا از لیپوساکشن متمایز می سازد. همچنین برتری این دستگاه بر لیزر لیپولیز هم در حین عمل برای جراح و هم در نتایج عمل برای بیمار کاملا مشهود می باشد.
لیپوماتیک Lipomatic با استفاده از امواج اینفراسونیک و ارتعاش (Vibration) و نوسان ثابت حول محوری (Nutation) سلولهای چربی را از محل اتصالات آنها به یکدیگر جدا می سازد و بدون اینکه منجر به تخریب سلولهای چربی گردد، سلولهای بافت چربی را سالم از زیر پوست با عمل ساکشن خارج می نماید. به همین دلیل از سلولهای خارج شده چربی توسط این تکنیک می توان مجددا بعنوان فیلر برای حجیم سازی گونه و صورت و یا سایر اعضاء استفاده نمود. قابل ذکر است که این چربی بمراتب دارای دوام بیشتر و تورم کمتر پس از تزریق بعنوان فیلر می باشد و نسبت به چربی کشیده شده توسط ساکشن برای حجیم سازی بسیار سالمتر (Intact) است.
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
در ابتدا مناسب است تا شرایط خاص کشور بررسی شود. کشور ما در شرایط رکود تورمی (stagflation) به سر میبرد. اصطلاح رکود تورمی به اقتصادی گفته میشود که همزمان دچار نرخ بیکاری و تورم بالایی باشد. بررسی دلایل رکود تورمی شدن اقتصاد شاید از حوصلهی این نوشته خارج باشد، اما یکی از مشکلات پدیدهی رکود تورمی این است که اتخاذ سیاستهای پولی و مالی و ارزی مناسب برای مقابله با یکی از دو وجه این پدیده (بیکاری و تورم)، بنا به برخی نظریات، در کوتاهمدت سبب افزایش دیگری میشود. بنابراین اهمیت دارد در این شرایط، اول شاخصهای اقتصادی اولویتبندی گردد و سپس مطابق با اولویتهای اقتصادی تعیینشده در راستای مقابله با این پدیدهی شوم اقتصادی عمل شود.
از عملکرد دولت یازدهم این تصور وجود دارد که در اولویتبندی خود، تورم را بر بیکاری ترجیح داده است. لذا پیشبینی میشود با اجرای سیاستهای ضدتورمی در دورهای هرچند کوتاهمدت، رکود و بیکاری در سطح جامعه گستردهتر شود. اولین سیاستی که بررسی خواهد شد، سیاست پولی است. اصولاً تا اسم سیاست پولی آورده میشود، پای بانک مرکزی و نقشآفرینی آن در اجرای این سیاستها نیز به وسط کشیده میشود. به همین دلیل، بهتر است برای روشن شدن بیشتر مطلب، مختصری نیز دربارهی بانک مرکزی ایدهآل اقتصاددانان نوشته شود.
بانک مرکزی در هر کشوری با اسم خاصی شناخته شده است. برای مثال، در انگلستان با نام «بانک انگلستان» یا در ایالات متحدهی آمریکا با اسم «فدرال رزرو» شناخته میشود. اولین بانک مرکزی، بانک انگلستان است که در سال 1694 بنا نهاده شده است و هدف اولیهی آن فعالیت بهعنوان بانک دولت و مدیریت بدهیهای دولتی بوده است. مقدار پولی که در یک اقتصاد مدرن در جریان است، عموماً توسط بانک مرکزی هر کشور مدیریت میشود. یک بانک مرکزی ایدهآل از نظر اقتصاددانان، مستقل از دولت است. برای مثال، فدرال رزرو (بانک مرکزی ایالات متحده) که در سال 1913 تأسیس شده است، یک مؤسسهی غیرانتفاعی است که در مقابل کنگره پاسخگوست و در واقع، یک بازوی مستقل برای دولت ایالات متحده محسوب میشود. این بانک که توسط یک گروه هفتنفره مدیریت میشود، اعضایش برای یک دورهی چهاردهساله توسط رئیسجمهور معرفی و توسط سنا تأیید میشوند. این افراد پس از منصوب شدن، قابل برکناری نیستند. به همین دلیل، این بانک تا حد زیادی استقلال خود را از دولت حفظ کرده است. اما متأسفانه در کشور ما، بانک مرکزی بهشدت وابسته به دولت است و به همین دلیل در سیاستگذاریهای پولی عملاً زیاد مستقل نیست. شاهد بودیم که در سالهای گذشته، دولت بهطرز نامعقولی از بانک مرکزی استقراض کرده که نتیجهی آن بحرانهای تورمی گذشته و حال حاضر اقتصاد کشور است. در این مختصر سعی شد تا به اهمیت استقلال بانک مرکزی یک کشور و دلیل ایدهآل بودن یک بانک مرکزی مستقل از نظر اقتصاددانان اشارهای شود.
اگر اولویت اقتصاد را مهار تورم در نظر بگیریم (آنگونه که به نظر میرسد دولت در نظر گرفته است)، بانک مرکزی باید برای مهار تورم بهشدت از افزایش نقدینگی خودداری کند. به بیان دیگر، سیاست پولی مناسب برای مهار تورم فعلی کشور، جلوگیری از افزایش نقدینگی جامعه و اعمال سیاست پولی انقباضی است. همچنین دولت باید انضباط مالی را در رأس دستور اقتصادی خودش قرار دهد و از هزینههای غیرضروری پرهیز کند. اصطلاحاً سیاست مالی انقباضی اتخاذ کند، زیرا منشأ پولهای دولت تا حدی بانک مرکزی است و پولی که از بانک مرکزی به جامعه تزریق شود، از طریق خلق پول به اندازهی چند برابر و بهصورت تکاثری بر نقدینگی جامعه اثر گذارده و آن را افزایش میدهد. در بررسیهایی که نگارنده داشت، پس از انقلاب نظریهی مقداری پول در ایران تا حد بسیاری صادق است. یعنی افزایش نقدینگی تقریباً به همان میزان تورم را افزایش میدهد. بیدلیل نیست که این نوع پول (که مستقیم از بانک مرکزی به سطح جامعه تزریق میشود) را پول پرقدرت نامیدهاند.
یکی از مهمترین سیاستها و برنامههای قابل اجرا در راستای مقاومسازی اقتصاد ایران تعامل سازنده و پویا با دنیای خارج و جذب سرمایهگذاری خارجی است. از مهمترین منافع جذب سرمایهگذاری خارجی در کشور میتوان به تأمین منابع مالی، انتقال فناوری، افزایش تولید، افزایش صادرات و استفاده از شبکهی بازارهای بینالمللی اشاره داشت. اقتصاد ایران باید بخشی از مشکلات منابع داخلی را بهواسطهی جذب اشکال مختلف سرمایهی خارجی، نظیر ارز، ماشینآلات و تجهیزات، قطعات یدکی، حق اختراع، دانش فنی و... بکاهد. همچنین از طریق انتقال دانش و فناوریهای جدید نسبت به نوینسازی بخشهای مولد اقدام کند. بهطور کلی، بخشی از چالشهای اساسی بخشهای مولد (مانند بخش صنعت)، همچون خالی بودن بخشی از ظرفیتها، کمتوجهی به تکمیل حلقههای یک زنجیرهی کامل، قیمت تمامشدهی بالا، کیفیت نامناسب برخی محصولات تولیدی، کمتوجهی به مدیریت بازار و بازاریابی، فرسودگی برخی از صنایع، عدم استفادهی کافی از فناوریهای نوین، مقیاس تولید غیراقتصادی در برخی صنایع و... بدون اتخاذ سیاستهای جذب سرمایههای خارجی و انتقال فناوری و تکنولوژیهای نوین قابل پوشش نیست.
تجربهی دهههای اخیر کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه، حاکی از آن است که نظام بانکی متشکل، کارآمد و پویا نقش اساسی در تجهیز پساندازها، افزایش نرخ پسانداز و سرمایهگذاری، افزایش مشارکت بخش خصوصی، افزایش شفافیت، بسط محیط رقابتی و سرانجام انگیزش رشد اقتصادی داشته است. از دههی 1990م همزمان با فروپاشی نظامهای کمونیستی در کشور شوروی سابق و کشورهای اروپای شرقی، بحث جدی محافل مالی و اقتصادی، اصلاح یا تجدید ساختار نظامهای بانکی بهنحوی بود که روابط بین بخش مالی و بخش واقعی اقتصاد هرچه بیشتر و مستحکمتر شود. بهعبارت دیگر بخش مالی باید هرچه بیشتر بهعنوان پشتیبان بخش واقعی اقتصاد قرار گیرد. از آن زمان تدوین برنامهی اصلاح یا تجدید ساختار نظام مالی یا بانکی در دستور کار دولتها، در بسیاری از کشورهای جهان قرار گرفته است.
عدم تعمیق بازارهای مالی، بانکمحور بودن نظام تأمین مالی، عدم هدایت و کانالیزه شدن منابع مالی بهسمت فعالیتهای مولد، کاستیها در پشتیبانی از نظام تولیدی کشور و... همگی از جمله مهمترین چالشهای نظام پولی و مالی کشور است که ضرورت چابکسازی و کارآمد کردن آن را اجتنابناپذیر میکند. بر این اساس، جهتگیریهای مرتبط به شرح زیر قابل پیشنهاد است:
- تقویت بانکها و مؤسسات اعتباری از طریق افزایش سرمایه
- تقویت و توسعهی بازار سرمایه
- تنوعبخشی به ابزارهای تأمین مالی
- افزایش سرمایهی بانکهای تخصصی (صنعت و معدن و توسعهی صادرات) برای جلوگیری از انحراف منابع بانکی به بخش غیرمولد
- تقویت نظارت بر سیستم بانکی جهت انحراف منابع از بخش تولید
اگر شما تا کنون حتی برای یکبار هم پیگیر وضعیت بورس شده باشید حتما کلمه شاخص به گوش شما خورده است.هر فردی که کم و بیش اخبار بورس را پیگیری می کند تا به حال بارها و بارها شنیده است که مثلا شاخص بورس امروز با ۵۰۰ واحد رشد به ۷۵۰۰۰ واحد رسید و یا شاخص بورس تهران امروز ۱۰۰۰ واحد افت کرد.شاید مثل بسیاری از تازه کارهای بورس این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که این شاخص بورس چیست؟و نوسانات و کم و زیاد شدن عدد این شاخص چه معنی دارد.پس توصیه می کنیم که اگر با این کلمه آشنایی زیادی ندارید درادامه این مقاله با ما همراه باشید.در این مقاله سعی می کنیم که مفهوم شاخص را به صورت ساده برای سرمایه گذاران تازه وارد بیان کنیم و قصد نداریم که به بررسی تخصصی محاسن و معایب شاخص بپردازیم. شاخص چیست؟
کلمه شاخص ترجمه کلمه انگلیسی index می باشد.خود کلمه شاخص در مفهوم کلی به معنای نماگر یا نشانگر و بیانگر عددی است که شما با استفاده از آن می توانید تغییرات ایجاد شده در یک یا چند متغییر را طی یک بازه زمانی خاص مشاهده کنید.در واقع شما با بررسی یک شاخص می توانید وضعیت و تغییرات متغیرهای مورد بررسی آن شاخص را مشاهده کنید. شاخص بورس چیست؟
شاخص بورس نیز عددی است که بیانگر وضعیت کلی بورس و روند رشد و یا افت این بازار می باشد.ما در بورس فقط یک شاخص نداریم بلکه چند شاخص مختلف داریم که هرکدام از آنها وضعیت بورس را از جنبه خاصی به ما نشان می دهد و محاسبه هرکدام از این شاخص ها از طریق فرمول متفاوتی صورت می گیرد.پس برای تحلیل آن باید بدانید کارکرد آن شاخص چیست.این شاخص ها معیارهای مهمی هستند که با تحلیل کردن و بررسی آنها،می توان از وضعیت گذشته و حال بورس از جنبه های مختلف مطلع شد.اما در بین این شاخص ها چند شاخص نسبت به بقیه از اهمیت بیشتری نزد فعالین بورس برخوردار هستند.در ادامه به معرفی چند شاخص اصلی بورس می پردازیم.در شکل زیر نیز نحوه نمایش برخی از این شاخص ها در سایت بورس را مشاهده می کنید: shakhess شاخص کل بورس چیست؟
این شاخص همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانه ها از آن به عنوان شاخص بورس تهران صحبت می شود.شاخص کل در بین فعالین بازار و سرمایه گذاران یکی از پرکاربردترین شاخص هاست.این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و سود سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس است،به عبارت دیگر تغییرات شاخص کل بیانگر میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است.برای درک ساده تر مفهوم شاخص کل ، فرض کنید که شما از سهام تمام شرکتهای بورسی هرکدام ۱ عدد سهم را خریداری کنید.در این صورت تغییرات شاخص کل بورس برابر با میزان بازدهی سهام شما خواهد بود.پس این شاخص هم تغییرات قیمت سهام و هم سودهای سالیانه ای را که شرکتها به شما پرداخت می کنند ،محاسبه می کند.نام دیگر شاخص کل،شاخص قیمت و بازده نقدی(TEDPIX) است.نکته ای که هنگام بررسی شاخص باید به آن توجه کنید این است که میزان تغییرات شاخص برای ما اهمیت دارد نه خود عدد شاخص.مثلا اگر شاخص کل بورس در طی ۱سال از عدد ۲۰۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ برسد (۵۰% رشد کند) نشان دهنده این است که میانگین بازدهی بورس طی این یکسال برابر با ۵۰% بوده است.طبق فرمول محاسبه شاخص کل،هرچه شرکت ها بزرگتر باشند(سرمایه بیشتری داشته باشند) تاثیر بیشتری بر روی شاخص کل خواهند داشت. شاخص قیمت چیست؟
این شاخص نیز یکی از اصلی ترین شاخص های بورس است.این شاخص بیانگر روند عمومی قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است.پس اگر مثلا شاخص قیمت بورس در ۱سال ۲۰ درصد رشد داشته باشد به این معنی است که سطح عمومی قیمت ها در بورس در ۱سال گذشته به طور متوسط ۲۰درصد رشد داشته است.تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت،فقط قیمت سهام شرکتهای بورسی در فرمول شاخص مورد محاسبه قرار می گیرد.در صورتی که در شاخص کل علاوه بر قیمت،سود پرداختی سالیانه شرکتها هم در محاسبه شاخص لحاظ می شد.در این شاخص نیز مثل شاخص کل ، وزن شرکت ها در تاثیر آنها بر شاخص اهمیت دارد.یعنی هرچه شرکت بزرگ تر باشد(سرمایه آن بیشتر باشد) تاثیر آن بر شاخص قیمت بیشتر است. شاخص ۵۰شرکت فعال تر چیست؟
بورس هر سه ماه یک بار فهرست شرکت های فعال تر را بر اساس میزان نقد شوندگی سهامشان منتشر می کند.نقد شوندگی به بیان ساده یعنی خرید و فروش آسانتر و سریعت سهام.هر شرکتی که سهامش در بورس ساده تر و سریعتر خرید و فروش شود به اصطلاح نقد شوندگی بیشتری دارد.شاخص ۵۰ شرکت فعال تر تغییرات سطح عمومی قیمت سهام ۵۰ شرکتی را نشان می دهد که سهام آنها از سایر شرکت ها نقد شونده تر است. انواع شاخص های دیگر بورس
شاخص ۳۰ شرکت بزرگ: همانطور که از اسم شاخص ۳۰ شرکت بزرگ مشخص است این شاخص سطح عمومی قیمت سهام ۳۰ شرکت بزرگ را نشان می دهد. ۳۰شرکت بزرگ شرکت هایی هستند که ارزش بازار آنها در مقایسه با سایر شرکت ها بیشتر است.ارزش بازار یک شرکت از حاصل ضرب قیمت روز سهام شرکت در تعداد سهام آن شرکت بدست می آید.
شاخص صنعت: منظور از شرکت های صنعتی شرکت هایی هستند که در صنایع مختلف مانند خودروسازی، پتروشیمی، فلزات اساسی،مخابرات،ساختمان و … فعالیت می کنند.شاخص صنعت بیانگر سطح عمومی قیمت سهام شرکت های فعال در بخش صنعت است.عملکرد هرکدام از این صنایع تحت عنوان شاخص جداگانه ای مورد بررسی قرار می گیرد.مثلا خودرو،دارو،فلزات اساسی،محصولات شیمیایی و ….
شاخص واسطهگریهای مالی: این شاخص عملکرد شرکتهای واسطهگری مالی که فعالیت آنها در حوزه مالی است مثل هلدینگها، سرمایهگذاریها و لیزینگها را نشان میدهد.
شاخص های دیگری نیز در بورس مورد محاسبه قرار می گیرند که شاید برای سرمایه گذاران عام بورس کاربرد زیادی نداشته باشند و ما در این مقاله راجع به آنها توضیح نداده ایم. یک نکته مهم در مورد شاخص
درست است که شاخص عملکرد و وضعیت بورس را نشان می دهد ، اما مثبت یا منفی بودن شاخص لزوما به معنی مثبت یا منفی بودن کل بورس نیست .بلکه شاخص وضعیت کلی بورس را به ما نشان می دهد.در خیلی از مواقع ممکن است چند شرکت بزرگ که وزن زیادی (سرمایه و ارزش بازار زیادی ) دارند ،در حالی که وضعیت بسیاری از شرکتهای دیگر متفاوت است،با مثبت یا منفی شدنشان شاخص کل را مثبت یا منفی بکنند.در این مواقع شاخص هم وزن قیمت یا شاخص کل هم وزن می تواند به شکل بهتری وضعیت کلی بازار را به ما نشان دهد،چون در شاخص هم وزن،وزن تمامی شرکتهای بورسی مساوی در نظر گرفته می شود و دیگر شرکتهای بزرگ نمی توانند شاخص را به واسطه سرمایه زیادشان تحت تاثیر قرار دهند.